مناسبات مهرانگیز در موفقیت

مناسبات مهرانگیز و عاشقانه

مناسبات مهرانگیز در موفقیت
مناسبات مهرانگیز در موفقیت

سومین رکن موفقیت داشتن روابط مهرانگیز و عاشقانه است. اینها روابطی هستند که شما با کسانی که دوست دارید و به آنها بها می دهید برقرار می کنید. اینها معیاری هستند که نشان می دهند، به عنوان یک انسان تا چه اندازه در کارتان موفق هستید. بخش اعظم خوشبختی و نارضایتی شما ناشی از رابطه ای است که با دیگران دارید. این رابطه شما با دیگران است که از شما یک انسان واقعی می سازد.

یکی از کیفیات کلیدی در عملکرد انسان این است که او دوستیهای بلند مدت خود را چگونه حفظ می کند و با سایرین در چگونه روابط صمیمانه ای به سر می برد. شخصیت اصلی شما بستگی به این دارد که با دیگران چگونه کنار می آیید.

تقریبا در هر زمانی می توانید کیفیت روابط خود با دیگران را با یک آزمون اندازه بگیرید: خنده. اینکه دو نفر یا یک خانواده چقدر به اتفاق هم می خندند مهم ترین معیاری است که شرایط در جمع آنها از چه متوالی است. وقتی رابطه ای به واقع شاد و موفق باشد، اشخاص وقتی در کنار هم قرار می گیرند زیاد می خندند. و وقتی رابطه ای خراب می شود، اولین چیزی که از میان برداشته می شود خنده است.

این مطلب در مورد شرکتها هم صدق می کند. سازمانهایی که از عملکرد خوب و مطلوب بهره دارند، آنهایی هستند که کارکنانشان با هم می خندند و شوخی می کنند. آنها از خود و کارشان لذت می برند. آنها به عنوان یک تیم رابطه جالبی با یکدیگر دارند. خوش بین تر هستند، پذیرای ایده های بیشتر و جدیدتری هستند، خلاق تر و انعطاف پذیرتر هستند.

من قبلا فکر می کردم که اشخاص و کارکنان، بخش مهم تر هر فعالیت شغلی هستند. بعد به واقعیتی پی بردم و آن اینکه کارکنان خودکار و تجارت هستند.

می توان مبلمان را تعویض کرد. خدمات و مشتریان هم به مرور تغییر می کنند. اما اگر کارکنان مناسب را داشته باشید، موفقیت شرکت ادامه دار می شود. مهم ترین تک وظیفه مدیر ارشد این است که هماهنگی و شادی و رضایت را در کسانی که مسئولیتی در قبال آنان دارد فراهم آورد. باید فضایی از خوش بینی، اشتیاق، شور و شوق و روحیه بالا در کارکنان ایجاد کند. این کیفیت تمام سازمانهای موفق جهان است.

اما رابطه ایده آب شما کدام است؟ این رابطه با چه کسی است و چگونه به نظر می رسد؟ اگر بتوانید جزئیات رابطه خود را ثبت کنید، کدام بخش آن را بیشتر می خواهید، کدام بخش را کمتر می طلبید؟ اگر از همین امروز شروع کنید، چه می توانید بکنید که این شرایط را در زندگی خود ایجاد کنید؟

اگر دقیقا ندانید که از رابطه خود با شخص دیگری چه می خواهید، در موقعیتی قرار می گیرید که مطلوب شما نیست. مسائل در زندگی تقریبا همیشه مسائل مربوط به رابطه با دیگران است.

مسئله دیگران آرامش ذهن شما را به هم می ریزد. به سلامتی شما لطمه می زند. بنابراین یکی از هدفهای اصلی شما در زندگی باید این باشد که محیطی انسان خلق کنید تا در آن بتوانید شاد، راضی و موفق باشید. باید تک تک روابط خود را وارسی کنید و برنامه ای بریزید که هر کدام از آنها برایتان لذت بخش باشد.

تنها وقتی روابط خود را تحت کنترل در آوردید و در روابط خود هماهنگی ایجاد نمودید، می توانید به خود ابرازی و رسیدن به خودشکفوایی فکر کنید و به حداکثر توانمندی خود برسید.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *