روش درمانی تی ای

یک بار در یکی از سمینارهایی که برای یک موسسه تی ای برگزار کرده بودیم، من گفتم که معتقدم هر بخش ذهنی در وجود هر کسی که باشد، یک مرجع ارزشمند است. خانمی گفت “این احمقانه ترین حرفی است که تاکنون شنیده ام!”
“من نگفتم که این حرف حقیقت دارد. من گفتم که چنانچه به عنوان یک روانکاو این موضوع را باور داشته باشید، در آن صورت چیزهای بسیار بیشتری دستگیرتان خواهد شد”.
“با این همه، کلا مسخره است”.
“چه چیزی موجب می شود که شما فکر کنید این موضوع مسخره است؟”.
“من تاکنون چندین بخش ذهنی پیدا کرده ام که پشیزی ارزش ندارند. آنان فقط سد راه من می شوند و این تنها کاری است که آنان می کنند”.
“یکی از آنان را نام ببرید”.

“من یک بخش ذهنی دارم که برایش فرقی نمی کند من چه کار می کنم، در تمام مدتی که من سعی در انجام کاری دارم، او دائما می گوید که من قادر به انجام این کار نیستم و دارم در این کار شکست می خورم. او انجام هرکاری را دو برابر سخت تر از آنچه هست نشان می دهد”.

آن خانم گفت که در دوران دبیرستان ترک تحصیل کرده بود. زمانی که تصمیم گرفته بود دوباره به دبیرستان برگردد، آن بخش ذهنی گفته بود “تو هرگز قادر به انجام این کار نخواهی بود. تو به قدر کافی لیاقت نداری. تو خیلی خنگی. این کار موجب آبرو ریزی تو خواهد شد. تو نمی توانی این کار را به انجام برسانی”. ولی او این کار را کرد. و حتی بعد از آن نیز وقتی که تصمیم گرفت به دانشگاه برود، آن بخش ذهنی گفت “تو قادر به انجام این کار نیستی”.

از این رو به آن خانم گفتم “خوب، دلم می خواهد مستقیما با آن بخش ذهنی صحبت کنم”. تصادفا این کار همیشه طرفداران تی ای را خام می کند.

 

منبع : جلسات رواندرمانی گریندر