شتاب بخشیدن به فعالیت ذهن نیمه هشیار

در آموزش های قبل، درباره روشهای مختلفی برای بهتر کردن خودانگاره ارائه دادیم و توضیح دادیم چگونه می توانید به کمک پیامهای سازگار برای کسی که به او می خواهید تبدیل شوید اقدام نمایید.

روشهای تصویر سازی، تایید مثبت، استفاده از کلام، به نمایش گذاشتن، معاشرت با اشخاص مناسب و تغذیه ذهن با کتابهای مناسب، نوارها و مقالات ارزشمند راههایی به اثبات رسیده برای تغییر دادن اندیشه خود درباره خودتان و توانمندیهایتان است.

این روشهای برنامه ریزی ذهنی مشابه فرمانهایی هستند که به هنگام استفاده از یک کامپیوتر آنها را به کار می برید. اینها صراحت دارند و موثر واقع می شوند. به شما امکان می دهند در مقایسه با هر روش دیگری که به کار ببیرید به نتیجه برسید. اینها برای رشد شخصی و حرفه ای شما ضرورت دارند.

 

برای دیدن آموزش های موفقیت اینجا را کلیک کنید

 

روشهای سریع تر و موثرتری هم وجود دارند

اما اینها کافی نیستند. اینها فرامین اولیه هستند. حتی روشهای سریع تر و موثرتری هم وجود دارند. این روشها به شما امکان می دهند که خودانگاره هایتان را تغییر بدهید. سرعت این تغییر دادن گاه انسان را متحیر می سازد.

و از آنجایی که دنیای بیرونی شما به سرعت دنیای درونی شما را به نمایش می گذارد. بلافاصله در دنیای بیرونی خود تغییراتی را متوجه می شوید.

در زمانهای گذشته، تنها اشخاص انگشت شماری می توانستند از این ابزار استفاده کنند. بعضی از این روشهای از نو برنامه ریزی کردن سریع در چند سال قبل صورت خارجی پیدا کرده اند.

نقطه مشترک آنها این است که شمار کثیری از مردم در اعصار مختلف توانسته اند که از آن استفاده نمایند. اینها کلیدهای درهای تحول شخصی هستند.

برای بهره برداری حداکثر از این تکنیک ها نیازمند میل سوزانی برای متحول ساختن شخص خود هستید. نیازمند توانایی اعتماد کردن هستید. باید صبورانه دوام بیاورید و مداومت به خرج بدهید. بدانید که فعالیت های شما تاثیرات جمعی بر جای می گذارند و شما در نهایت به آنچه می خواهید دست پیدا می کنید.

 

برای دیدن آموزش های موفقیت اینجا را کلیک کنید

 

کشف ذهن نمیه هشیار

نخستین قدم در زمینه تحول شخصی را دکتر امیل کو در ژنو در سال 1895 برداشت. کلینیک دکتر امیل کو با سرعتی پنج برابر سایر بیمارستانها و کلینیک های اروپا بیماران را شفا می داد.

تکنیک او به قدری ساده بود که تا مدتها این را کسی باور نمی کرد و نمی پذیرفت. اون صرفا از بیمارانش خواسته بود که بگویند: من همه روزه از همه جهات بهتر و بازهم بهتر می شوم.

دکترها و پرستارها همه روزه بیماران را ملاقات می کردند و به آنها می گفتند: همه روز، از جمیع جهات تو بهتر و بازهم بهتر به نظر می رسی. با آنکه موضوع ساده ای به نظر می رسد، بیماران به شکل حیرت انگیزی سریع تر التیام پیدا می کردند.

موفقیت دکتر کو منجر به اقدامات بعدی یک دکتر آلمانی به نام جوهانس شولز در زمینه تسریع بخشیدن به التیام گردید.

دکتر شولز روانشناس بود و دنبال راههایی می گشت که بیماران را در کار غلبه بر افسردگی، اضطارب و سایر ناراحتیهای ذهنی که خوشبختی آنها را می گرفت کمک کند.

او به این نتیجه رسید که هرچه یک شخص به هنگام صحبت با خود از آرامش بیشتری برخوردار بود و به خود می گفت من همه روزه از همه جهات بهتر و باز هم بهتر می شود، به سرعت بیشتری به بهبودی می رسید.

 

برای دیدن آموزش های موفقیت اینجا را کلیک کنید

 

خود شرطی سازی

دکتر شولز سرانجام فرآیند موسوم به خود شرطی سازی را کشف کرد. او به این نتیجه رسید اگر از یک فرآیند نظام دار برای در شرایط راحت قرار دادن بیمار استفاده کنید و بعد او را تشویق کنید تا پیامهای مثبت و سازنده به خود تحویل بدهد.

اطلاعات جدید مستقیما به ذهن نیمه هشیار او مخابره می شود و پس از آنکه مورد قبول ذهن نیمه هشیار قرار گرفت، بهبودهای سریع و قابل توجهی در زمینه سلامتی او به وجود می آید.

 

طی سالها، شرطی سازهای خودزا در اروپا شکل گرفته بودند، و در حال حاضر در اغلب کشورهای اروپایی از آن استفاده وسیه می شود.

این روش در حال حاضر به قدری مورد توجه قرار گرفته است که برای درمان انواع اختلالا، فروش بیشتر، سخنرانی در برابر جمع و تمرینات ورزشی قهرمانی مورد استفاده قرار می گیرند.

مردم آلمان شرقی از شرطی سازی خودزا بیش از هر نقطه دیگری از جهان استفاده کردند. روشهای آنها به قدری پیشرفته بود که به عنوان رمز و سر حکومتی در نظر گرفته می شد.

آلمان شرقی به کمک این روش توانست در مسابقات المپیک مدال سرانه ای بیش از سایر کشورهای دنیا به دست آورد. شرطی سازی خودزا به آنها امکان داد ورزشکاران خود به گونه ای برنامه ریزی کنند تا در رفیع ترین سطوح ممکن عمل کنند.

 

موفقیت فراوان شرطی سازی خودزا

یکی از دلایل موفقیت فراوان شرطی سازی خودزا این است که این روش از قانون مهم ذهنی قانون آرمیدگی استفاده می کند. بر اساس این قانون: در همه کارکردهای ذهنی، تلاش خود را مغلوب می کند.

این مغایر و ضد آن چیزی است که در دنیای فیزیکی کاربرد دارد. در دنیای فیزیکی و مادیات هر چه یک میخ را بیشتر بکوبید، بیشتر در چوب فرو می رود.

اما اگر می خواهید انگاره فکری جدیدی ایجاد کنید، عکس این مطلب درست است. هرچه بیشتر آرام بگیرید و کمتر تقلا کنید، ذهن نیمه هشیار شما سریع تر آن اندیشه را می گیرد و به سرعت بیشتری نتیجه فیزیکی آن هدف در شما ظاهر می گردد.

در ادامه مطلب به مثال مبتنی بر اصول شرطی سازی خودزا و قرار گرفتن در حالت آرمیدگی اشاره می کنیم که روی زندگی من و بسیاری از اشخاص دیگر تاثیر فراوان برجای گذاشته است.

این روش به قدری قدرتمند است که باید آمن را به دیگران آموزش داد. این روشها شما را به هر دهدفی که دارید می رساند. به شما کمک می کند بر نگرانی و هراس خود غلبه کنید و به احساسی از آرامش و اعتماد به نفس برسید.

این روش مبتنی بر کاربرد دیگری از قانون برگشت پذیری است. شما اولین کاربرد این قانون را به یاد دارید. بر اساس این قانون، درست همان طور که احساسات تولید اقدام و عمل می کنند، اقدام و عمل هم تولید احساس می کنند.

کاربرد دوم قانون برگشت پذیری یک موفقیت، تولید یک حالت ذهنی می کند. حالت ذهنی هم تولید حالت عینی می کند.

 

برای دیدن آموزش های موفقیت اینجا را کلیک کنید