مهم ترین درس زندگی تسلا و مادر ترزا فقید دقیقاً توسط نیروی مشابهی هدایت می شدند. میشنوم که میگویی، «تونی، از راک خودت جدا شدی؟ آنها نمی توانستند متفاوت تر از این باشند!» کاملاً درست است که ارزشهای آنها در دو طرف طیف قرار داشت، اما هر دوی آنها تحت تأثیر درد و لذت قرار داشتند. زندگی آنها بر اساس چیزهایی که یاد گرفته اند از آن لذت ببرند شکل گرفته است و آنچه یاد گرفته اند درد ایجاد می کند. مهمترین درسی که در زندگی می آموزیم این است که چه چیزی برای ما درد ایجاد می کند و چه چیزی باعث لذت می شود. این درس برای هر یک از ما متفاوت است و بنابراین، رفتارهای ما نیز متفاوت است. چه چیزی دان تی را در طول زندگی اش هدایت کرده است؟ او آموخته است که با داشتن بزرگترین و گرانترین قایقهای تفریحی، به دست آوردن عجیبترین ساختمانها، زیرکترین معاملهها – به طور خلاصه، جمعآوری بزرگترین و بهترین اسباببازیها، به لذت برسد. او یاد گرفت که درد را به چه چیزی مرتبط کند؟ او در مصاحبههایش فاش کرده است که درد نهاییاش در زندگی این است که در هر کاری در رتبه دوم قرار بگیرد – او آن را با شکست برابری میکند. در واقع، بزرگترین انگیزه او برای دستیابی به اجبار او برای اجتناب از این درد است. این یک انگیزه بسیار قوی تر از میل او به کسب لذت است. بسیاری از رقبا از دردی که او از فروپاشی بسیاری از امپراتوری اقتصادی خود متحمل شده است، بسیار خوشحال شده اند. به جای قضاوت کردن او – یا هر کس دیگری، از جمله خودتان – ممکن است ارزشمندتر باشد که بفهمید چه چیزی او را هدایت می کند و برای درد آشکار او دلسوزی کنید. در مقابل، به مادر ترزا نگاه کنید. اینجا زنی بود که آنقدر اهمیت می داد که وقتی دیگران را در درد می دید، او نیز عذاب می کشید. دیدن بی عدالتی نظام کاست او را زخمی کرد. او متوجه شد که وقتی برای کمک به این افراد اقدام کرد، درد آنها ناپدید شد و درد او نیز ناپدید شد. برای مادر ترزا، معنای نهایی زندگی را میتوان در یکی از فقیرانهترین بخشهای کلکته، شهر شادی، یافت، که از مرز انفجار میلیونها پناهنده گرسنه و بیمار گذشته است. برای او، لذت ممکن است به معنای عبور از لجن تا زانو، فاضلاب، و کثیفی برای رسیدن به کلبه ای محقر و خدمت به نوزادان و کودکانی باشد که بدن های کوچکشان در اثر وبا و اسهال خونی ویران شده است. او به شدت تحت تأثیر این باور بود که کمک به دیگران از بدبختیشان به کاهش درد خود کمک میکند، که با کمک به آنها زندگی را به شیوهای بهتر تجربه کنند – به آنها لذت بدهد – احساس لذت میکند. او آموخت که قرار دادن خود در صف برای دیگران بالاترین خیر است. این به او این حس را داد که زندگی او معنای واقعی دارد. اگرچه تشبیه فروتنی والای مادر ترزا به ماتریالیسمی مانند دان تی ممکن است برای بسیاری از ما ناخوشایند باشد، اما مهم است که به یاد داشته باشیم که این دو فرد سرنوشت خود را بر اساس آنچه درد و لذت را به آن مرتبط می کردند، شکل دادند. مطمئناً پیشینه و محیط آنها در انتخاب آنها نقش داشته است، اما در نهایت آنها آگاهانه تصمیم می گیرند که برای چه چیزی به خود پاداش یا تنبیه کنند. بخشی از کتاب دوباره غول درون را بیدار کنید
|
مقداد علی بخشی هستم. موسیقی دان، برنامه نویس، متخصص هوش مصنوعی، علم داده، متخصص بلاکچین و توسعه دهنده ربات های هوشمند.
دانش آموخته مقطع ارشد و دکتری دانشکده فنی دانشگاه تهران هستم. با سابقه تدریس درس برنامه نویسی در دانشگاه (پردیس بین الملل کیش دانشگاه تهران)