مانند تمام زبان ها، آلمانی هم دارای دوستان اشتباه – آن کلماتی که خیلی شبیه به انگلیسی هستند اما معنای کاملا متفاوتی دارند- می باشد. چنانچه در فهرست زیر می خوانید، می توانید ببینید که چرا باید با هر لغت آلمانی جدید با احتیاط برخورد کرد، مخصوصا اگر شبیه لغت انگلیسی به نظر می رسد تا جایی که متوجه شوید در انگلیسی به چه معنی است.
دوستان اشتباه در آلمانی |
||
توضیحات | تلفظ | کلمه ی آلمانی |
اگر می خواهید شرمنده نشوید معنی این کلمه را به خاطر بسپارید. معنی آلمانی آن “مقعد” است و نه “بعد”. کلمه ی “بعد” در زبان آلمانی (nach (nahH یا (nachdem (nahH-deym است. | ahf-ter | After |
این واژه به معنی به روز(up-to-date) و معاصر(current) است نه واقعی(actual). ترجمه ی واقعی به زبان آلمانی (tatsächlich (tât-sêH-liH است. | âk-tooh-êl | aktuell |
این کلمه به معنی بنابراین (so, therefore, thus) است نه همچنین(also). لغت آلمانی برای این کلمه (auch (ouH است. | âl-zoh | also |
این کلمه به معنی بزودی (soon) است و تعریفی برای کسی که دارای اندکی مو یا بی مو است نیست. لغت آلمانی برای کچل (kahl (kahl یا (glatzköpfig (glâts-kerpf-iH است. | bâlt | bald |
این فعل یکی از فعل های مهمی است که باید به خاطر بسپارید. به معنی گرفتن (get) است و نه شدن (become). کلمه ی شدن در آلمانی (werden (vêr-den است. | be-kom-en | bekommen |
این واژه به معنی قایق(boat) است، و به معنی راه اندازی(boot) که واژه ی آلمانی آن (Stiefel (shteef-el است نمی باشد. | boht | Boot |
این کلمه به معنی خوش رفتار(well-behaved) است و نه به معنی شجاع(brave). کلمه ی شجاع در آلمانی (tapfer (tâp-fer است. | brahf | brav |
این یک اسم است و به معنی نامه (letter) است نه خلاصه (brief). ترجمه ی آلمانی صفت انگلیسی brief ،کلمه ی (kurz (koorts است و برای نام انگلیسی آن (Auftrag (ouf-trahk یا (Unterlagen (oon-ter-lah-gen است. | breef | Brief |
این یک واژه ی آلمانی برای شخصی است که از آن دستور می گیرید مانند رئیس یا سرپرست، و به مهنی کسی که وظیفه ی آن آشپزی است نیست. کلمه ی آلمانی برای آشپز، (Küchenchef (kueH-ên-shêf یا (Chefkoch(shêf-koH است.عمل آشپزی (cook) در آلمانی (Koch (koH است. | shêf | Chef |
این واژه به معنی ممکن (possible) یا شاید (possibly) است و نه احتمالی (eventual) یا سرانجام (eventually). هر دو واژه در آلمانی (schließlich (shlees-liH است. | ey-vên-tooh-êl | eventuell |
این صفتی است که به معنی تقریبا (almost) است- نه سرعتی که راننده های فرمول یک مسابقه می دهند. کلمه ی آلمانی برای واژه ی سریع، (chnell (shnêl یا (rasch (râsh است. | fâst | fast |
این صفت ایده یا شخص نابغه را توصیف می کند و هیچ ربطی به خوش مشرب(genial) ندارد. کلمه ی آلمانی برای واژه ی خوش مشرب، (heiter (hay-ter است. | gê-nee-ahl | genial |
معنی واژه ی آلمانی آن، زهر(poison) است، بنابراین زمانی که به میزبان آلمانی زبان هدیه ای می دهید،باید بگویید که (Geschenk (gê-shênk دارید، مگر آنکه واقعا چیزی شبیه علف کش یا مامبای سبز به او می دهید. | gift [as in English] | Gift |
این یک واژه ی آلمانی برای بچه است. هیچ ربطی به واژه ی انگلیسی kind که به معنی مهربان است ندارد. مهربان به آلمانی (nett (nêt یا (liebenswürdig (lee-bens-vuerd-iH است. | kint | Kind |
این کلمه به معنی سازگاری(amenity) است، به عنوان مثال سازگاری هایی که از در هنل 5 ستاره انتظار دارید و به معنی تسلی دادن (comfort) نیست.فعل آلمانی که هم معنی تسلی دادن(به کسی) می باشد (trösten (trers-ten است. | kom-fohr | Komfort |
این واژه به معنی عجیب (strange) است نه به معنی کنجکاو (curious). واژه ی آلمانی برای کنجکاو،(neugierig (noy-geer-iH است. | koohr-ee-ohs | kurios |
مواظب استفاده ی اشتباه از این واژه که در حقیقت در آلمانی به معنی کود(manure)است باشید! این واژه رطوبت زیاد که شبیه نم نم باران است و در آلمانی (Nebel (ney-bel یا (Dunst (doonst است، نمی باشد. | mist [as in English] | Mist |
این یک لغت آلمانی برای آبمیوه ی تخمیر نشده است و برای آلمانی زبانان منطقه ی جنوبی، شراب میوه ی تازه است. کلمه ی آلمانی برای واژه ی انگلیسی most که به معنی بیشترین است، (das meiste (dâs mays-te است، به عنوان مثال، (meisten Leute (die mays-ten loy-te که به معنی بیشتر مردم است. | most | Most |
این واژه به معنی عوامانه (vulgar) است به جای معمولی (ordinary). کلمه ی آلمانی برای معمولی،(normal (nor-mahl یا (gewöhnlich (ge-vern-liH است. | or-di-nair | ordinär |
این کلمه به معنی زیادی احساساتی (overly emotional) است، نه رقت انگیز یا غمگین (pathetic) که در زبان آلمانی (jämmerlich (yêm-er-liH یا (armselig (ârm-zey-liH می شود. | pâ-tey-tish | pathetisch |
معنی آلمانی آن ناآزموده (clumsy) یا بدون مبادی آداب (tactless) است نه مدور (roundish) که در آلمانی (rundlich (roont-liH است. | ploomp | plump |
یکی دیگر از مواقع شرمندگی است که می توان با دانستن آنکه این کلمه در آلمانی به معنی کاندوم (condom) است، از آن اجتناب کرد.معادل نگاهدارنده (preservative) در آلمانی (Konservierungsmittel (kon-sêr-yeer-oongs-mit-el است. | prê-zêr-vah-teef | Präservativ |
معنی این کلمه کارمزد (commission) است نه آذوقه (Provision). کلمه ی آلمانی برای آذوقه، (Vorsorge (fohr-zor-ge یا (Versorgung (fêr-zohrg-oong است. | proh-vi-zee-ohn | Provision |
این کلمه به معنی دریاچه (lake) یا دریا (sea) است. فعل دیدن(see) در آلمانی (sehen (zey-en است. | zey | See |
معنی این کلمه حساس (sensitive) است به جای معقول(sensible) که ترجمه ی آن به آلمانی (vernünftig (fêr-nuenf-tiH می شود. | zen-zee-bel | sensibel |
این کلمه به معنی دوست داشتنی (likeable) یا هم مشرب (congenial) است و نه همدرد (sympathetic). واژه ی آلمانی برای همدرد (mitfühlend (mit-fuel-ent است. | zerm-pah-tish | sympathisch |
مقداد علی بخشی هستم. موسیقی دان، برنامه نویس، متخصص هوش مصنوعی، علم داده، متخصص بلاکچین و توسعه دهنده ربات های هوشمند.
دانش آموخته مقطع ارشد و دکتری دانشکده فنی دانشگاه تهران هستم. با سابقه تدریس درس برنامه نویسی در دانشگاه (پردیس بین الملل کیش دانشگاه تهران)