از شکست تا موفقیت 1 – من هم شکست خوردم

من هفته‌ها را صرف کار با طراح برای توسعه یک دوره ویدیویی در مورد انضباط فردی کردم. من فکر می‌کردم که مردم از تماشای گرافیکی و انیمیشن لذت می‌برند تا در مورد انضباط فردی یاد بگیرند و این به یکی از موفق‌ترین محصولات من تبدیل خواهد شد.

من این درس را در بزرگ‌ترین سکو برای دوره‌های ویدئویی منتشر کردم، کدهای کوپن رایگان بین صدها نفر توزیع کردم و منتظر بارانی بی‌حد و حصر از پول شدم.

اما این اتفاق نیفتاد

من در ماه اول ۲۳.۶۳ دلار و ۵۱.۴۰ دلار در ماه دوم گرفتم. درآمد کمی در چند ماه آینده بالا رفت، اما با توجه به اینکه من چند هزار دلار در محصول خود سرمایه‌گذاری کرده بودم، هنوز هم قرمز بودم. اکثر مردم از درس من لذت می‌بردند، اما نمی‌توانستند با بازخورد مثبت، قبض‌ها را پرداخت کنند.
تصمیم گرفتم در دوره جدید و کوتاه‌تر سرمایه‌گذاری کنم و بهبودهای زیادی انجام دهم. محصول نهایی خیلی بهتر از اولین دوره بود. من هم تقریبا ۱۰۰۰ دلار کم‌تر خرج کردم، بنابراین مطمئن بودم که به سرعت سرمایه‌گذاری ام را جبران می‌کنم.
به جز من.

این دوره به طور کامل شکست‌خورده و در شش ماه اول زندگی اش ۳۶۸.۰۸ دلار درآمد داشته‌ است.
نمی‌توانستم تسلیم شوم. می‌دانستم که می‌توانم این ایده را عملی کنم. هر چه باشد، من مقداری پول در می‌آورم، فقط برای جبران سرمایه‌گذاری ام کافی نیست.
من حدود ۵۰۰۰ دلار در دوره سوم ام سرمایه‌گذاری کردم. مطالب عملی و عملی بیشتری را فراهم کردم، و طراح من تصاویر جدید و جذاب تری ایجاد کرد.

مطمئنا این بار موفق شدم، درست است؟

نه واقعا. من در ماه اول ۲۵۰ دلار گرفتم، و در ماه‌های بعد، درآمدها سقوط کردند. تقریبا هر چیزی را که در این درس سرمایه‌گذاری کردم از دست دادم.
در آخرین تلاش، تصمیم گرفتم یک دوره کوتاه ویدئویی ایجاد کنم که به طور کامل رایگان عرضه کنم. من فکر می‌کردم که اگر مردم از دوره‌های رایگان من لذت ببرند، دوره‌های دیگری را خریداری خواهند کرد.

هیچ تاس شانسی نداشت.

من بیش از ۲۰۰۰ دلار سرمایه‌گذاری کردم و تنها ۶۵.۲۱ دلار در درآمد تبلیغات یوتیوب را عرضه کردم. حتی بدتر از آن، این دوره رایگان به فروش بیشتر دوره‌های پرداختی منجر نشد.
دوست دارم به شما بگویم که داستان پایان خوشی داشته‌ است، اما اینطور نشد. ۱۳ ماه از زمانی که اولین دوره خود را منتشر کردم می‌گذرد و من هنوز هم تقریبا ۱۰۰۰۰ دلار قرمز دارم.

 

هیچ‌کس در برابر شکست مصونیت ندارد

حتی اگر من یک نویسنده پرفروش با هزاران خواننده وفادار باشم، هنوز هم موفق نشدم. این را به تو می‌گویم چون می‌خواهم به تو نشان بدهم که هیچ‌کس در برابر شکست مصونیت ندارد. من هم مثل تو هستم. چیزی که مرا به نوشتن یک کتاب در مورد کش‌ مکش واجد شرایط می‌کند، تمام شکست‌های من در این روز و ابزارهایی که برای رسیدگی به آن‌ها توسعه داده‌ام هستند.قبل از آن، من خودم را به مدت چند روز شکنجه می‌دادم، از همه و همه چیز عصبانی می‌شدم، به این فکر می‌کردم که چقدر ناعادلانه است که شکست بخورم. حالا، برای من شکست بسیار شبیه به آب خوردن یک اردک است.

برای برخی افراد، شکست بدترین چیز در دنیا است، در حالی که برای برخی دیگر هیجان‌انگیز و حتی الهام‌بخش است.
یک نفر حتی برای لحظه‌ای متوقف نمی‌شود که با موانع مواجه می‌شوند یا مرتکب اشتباه می‌شوند، در حالی که فرد دیگری به سرعت تسلیم می‌شود و متقاعد می‌شود که موفقیت سیاه یا سفید است: شما یا به هدفتان می‌رسید یا نه.

 

منبع : مارتین میدوز

 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *