انتخاب ساز- قسمت دوم

5- هر سازی با توجه به مشخصات ساختمانی و فیزیکی خود، دارای یکسری از توانایی هایی اجرایست که وجود همین توانایی ها درهرسازباعث بوجود آمدن تکنیک های مختلف در نواختن آن ساز می گردد و البته هر چه این توانایی ها و تکنیک های مرتبط با آنها در ساز بیشتر باشد، دوره یادگیری سازطولانی تر، مشکل تر و پرهزینه ترمی گردد. نمونه بسیار آشکار این مورد ویولن است که تمامی این موارد برای آن صدق می کند.
براي آنکه از امکانات اجرايي سازها آگاهي يابيد، سعي کنيد به قطعات تکنيکي سازهاي مورد علاقه خود گوش دهيد وبا تکنيک هاي مختلف نوازندگي آنها حتي بصورت سطحي و نه بصورت کاملا دقيق، آشنا شويد.

6- از ديگر مواردي که در انتخاب سازها بايد به آن توجه داشت، نقش وميزان حضورسازها درگروه نوازي ها وهمينطورارکستر است. بطور کلي در گروه نوازي ها مي توان ازسازهاي مختلف استفاده نمود، اما بعضي از سازها با توجه به خصوصياتشان، مورد استفاده بيشتري در گروه نوازي ها يا ارکستر دارند.

اين امر درانتخاب ساز يکي از موارد مهم مي باشد، زيرا به عنوان” يک امکان” براي نوازنده مطرح مي گردد، سازي که در ارکستريا گروه نوازي بيشتراستفاده مي گردد، داراي طيف وسيعتري از قطعات مي باشد که در آنها از آن ساز استفاده شده واز جنبه ديگر نيز، بدليل وجود همين امکان، نوازندگان اين دسته ازسازها مي توانند در فضاي گسترده تري جوياي شغل وکسب درآمد ثابت از طريق نوازندگي درارکسترها و گروه هاي موسيقي گردند.

از طرف ديگر تعداد نوازندگان هرگروه ساز که بطورثابت، به استخدام ارکستر در مي آيند جزو مسائل تاثير گذار درانتخاب سازهاست، زيرا هرچه در يک ارکستر به تعداد بيشتري از نوازندگان يک ساز نياز باشد احتمال و امکان کاريابي براي آنها بيشتر است.

براي مثال اکسيلوفون بسيار بندرت و کم در ارکستر استفاده مي گردد وهمچنين دراغلب مواقع استفاده از آن در ارکسترنيز، به بيش از يک نوازنده آن در موسيقي مورد اجرا، نيازي نيست.

به هر حال بايد توجه داشت، که مسائل درآمدي و معيشتي نوازندگان و هنرمندان جزو”امورلاينفک” زندگي آنهاست و به سادگي نمي توان از کناراين دسته از مسائل گذشت و آنها را ناديده گرفت، در غير اينصورت وضعيتي پيش مي آيد که هنرمند براي تامين معيشتي زندگي خود به کارهاي فرعي وغيرهنري روي مي آورد و اين امر باعث افول وضعيت هنري او مي گردد.

7- بسياري از اوقات قيمت پايه سازها، ازعوامل بسيارتاثير گذار در انتخاب سازتوسط هنرجويان مي باشد. عملا سازهايي که داراي قيمت پايه بالايي هستند، کمتر توسط افراد با وضعيت مالي کم در آمد يا متوسط خريداري مي گردند و آنها توان خريد اين دسته از سازها را ندارند وتازه به علت وجود قيمت پايه بالا اين دسته سازها، اگر خريداري نيز از طرف اين دسته از افراد با وضعيت مالي گفته شده نيز صورت پذيرد، آنها نمي توانند ساز با کيفيت بالايي را تهيه کنند و اين امر باعث مي شود تا بسيار از افرادي که استعداد نوازندگي دارند از يادگيري آن محروم بمانند.

از طرف ديگر، همانطور که امروز شاهديم، انتخاب و خريد اين دسته از سازها توسط قشر مرفه اي از جامعه ما بصورت يک ژست در آمده و باعث گرديده تا اين سازها بعد از مدت کوتاهي، بصورت يکي از اجزاي دکوراسيون خانه در آيند.

براي مثال مي توان پيانو را در نظر گرفت که نمونه بسيار خوبي براي اين قضيه است. افراد بيشماري که داراي علاقه و استعداد دراين ساز هستند يا از نواختن آن محروم شده اند يا مجبور به تمرين با ارگ هاي الکتريکي شده اند.

8- وجود و تعدد آموزشگاهها ومراکزآموزشي وهمچنين هنرآموزاني که ساز مورد علاقه شما را تدريس مي کنند، در طول زمان دوره آموزش ساز، ميزان اطلاعات و مهارت هاي فراگرفته شده نوازندگي بسيار موثر است. براي مثال،” درحال حاضر” نوازنده، مدرس و مرکزي که در آن ساز هارپ تدريس گردد درکشور ما نادر است و وجود يک يا دو مدرس در يک ساز نيز، براي يادگيري در سطوح بالا وهمچنين پاسخگويي به نيازها نيز ناکافي است. (ادامه دارد)

 

منبع : گفتگوی هارمونیک

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *