دستانم یاریم نمی کنند (I)

امروزه یکی از شایعترین معضلات عضلانی که گریبان نوازندگان را می گیرد (به خصوص نوازندگانی که بصورت حرفه ای موسیقی را دنبال می کنند)، سندروم کرامپ نویسندگان یا نوازندگان (Writers Cramp) می باشد. این سندروم بصورت انقباض عضلانی به خصوص در دو ناحیه شست دست و ساعد بوجود می آید و باعث اختلالات حرکتی در دست نویسندگان، نوازندگان و تمامی کسانی که بصورت دائمی از انگشتان دست فعالیتی تکراری را طلب میکنند، می شود.

دلایل پزشکی این بیماری هر چه که باشد متاسفانه شیوه قطعی درمانی ندارد و یا آنقدر ممکن است طولانی باشد که فرد بیمار از ادامه درمان نا امید شود.

به خصوص در مورد نوازندگان با توجه به وابستگی روحی و روانی خود به فعالیت هنریشان، این مسئله بیشتر به آسیب روانی نیز منجر می شود و فرد را بعضا دچار سرخوردگی روحی نیز می نماید. مشخصه اصلی این بیماری عدم کنترل بر فعالیتهای انگشتان می باشد و در مورد نوازندگان بصورتهای مختلفی خود را نشان می دهد.

مثلا هنگام نوازندگی، شصت بصورت منقبض شده به داخل جمع می شود و یا ساعد دست بطرز وحشتناکی درد می گیرد و یا انگشت اشاره، خود را بصورت منقبض شده به بیرون نگه می دارد و از همه اینها شایع تر هماهنگی میان دو انگشت، مثلا شست دست و انگشت اشاره کاملا از بین می رود. در تمامی این حالات احساس درد و گرفتگی انگشتان وجود دارد که این عامل تکنیک نوازنده را به شدت تحت تاثیر قرار می دهد.

این بیماری در آقایان بیشتر از خانمهاست. در خانمها در سنین پایین تری نسبت به آقایان وجود دارد. ۶۹ نفر در هر ۱۰۰۰۰۰ نفر در آمریکا از این بیماری رنج می برند وتعداد زیادی نیز به پزشک مراجعه نمی کنند.

مهمترین دلیل بروز این عارضه در نوازندگان، ایجاد فشار در اندامی خاص به هنگام نوازندگی بخصوص در اجرای تکنیکهای مشکل و پیچیده می باشد. برای همین، این مشکل معمولا در نوازندگان آماتور بوجود نمی آید.

برخی از نوازندگان هنگام اجرای تکنیکهای پیچیده و مشکل به انگشتان دست، سرشانه ها، ساعد، کمر، ماهیچه های صورت و دندانها فشار زیادی وارد می نمایند که در نهایت این فشار به انگشتان دستان منتقل و باعث انقباض و کشیدگی در این عضو می شوند. به خصوص این مسئله در مورد نوازندگانی که هنگام اجرا دچار تحرک های حسی می شوند بسیار نمایان است. البته با پیشرفت تکنیک واقعی، تمامی فشارهای حین اجرا از بین می رود که البته آموزش این مسئله خود شیوه ای آکادمیک دارد.

در نظر بگیرید نوازنده ای مثل جان ویلیامز با چه آرامش و کوچکترین فشاری پیچیده ترین قطعات گیتار را اجرا می نماید و هیچ کشش و یا انقباضی در هیچ یک از اعضای صورت و یا بدن او مشاهده نمی شود. قطعا سبک نوازنده (اکول) و انجام و چگونگی ارتباط نوازنده با ساز در بروز و یا عدم ابتلا به این عارضه اهمیت بسزایی دارد. نوازندگانی که از ابتدای کارشان با پوزیسیون های غلط، ساز را در دست می گیرند و یا بدن خود را به هنگام اجرای ساز از حالت روان و لخته به وضعیتی با کشش و فشار در می آورند خطر ابتلا به این عارضه بیشتر آنها را تهدید می کند. البته این موضوع را با نمایشهای فیگوراتیو نوازندگان بزرگ نباید اشتباه گرفت. چرا که خیلی از نوازندگان ویرتوئوز برای نشان دادن احساس قطعه و ایجاد تنالیته، با ساز خود رقص می کنند.(به اجراهای جولیان بریم نگاه کنید که با چه هیجانی خود را در حین اجرای قطعات تکان می دهد.)

شروع این معضل برای نوازندگان ممکن است زیاد نگران کننده به نظر نرسد و آن را ناشی از تمرین زیاد و و یا کم بدانند. اما هر چه که می گذرد کنترل فعالیت انقباضی انگشتان دشوار تر می شود تا جایی که نوازنده تاثیر آنرا در تکنیک خود احساس می کند. اصرار به زیاد نواختن در این مرحله این آسیب را جدی تر می نماید. چیزی که اکثر نوازندگان با مشاهده این عارضه انجام می دهند، تمرینات فشرده همراه با درد می باشد. چرا که تصور می کنند برای اینکه خود را در سطح تکنیکی ایده آل قبل نگه دارند تحت هر شرایطی که شده تمرینشان را نباید قطع کنند. این عاملی برای تشدید این آسیب می شود.

در شماره بعدی این مقاله به نمونه های مبتلا به این بیماری در بین نوازندگان و برخی از راههای درمان و پیشگیری می پردازیم.

منبع : گفتگوی هارمونیک

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *