پیانو یک ساز کیبوردی زهی است که در آن سیمها توسط چکشهای چوبی که با مواد نرمتری پوشانده شدهاند زده میشوند (چکشهای مدرن با نمد پشمی متراکم پوشیده شدهاند؛ برخی از پیانوهای اولیه از چرم استفاده میکردند). با استفاده از کیبورد که ردیفی از کلیدها (اهرم های کوچک) است که نوازنده آن را فشار می دهد یا با انگشتان و شست هر دو دست کلید های ساز را می کوبد تا چکش ها به سیم ها ضربه بزنند. پیانو در حدود سال 1700 توسط بارتولومئو کریستوفوری در ایتالیا اختراع شد.
- آموزش های رایگان ویدیویی پیانو
- مقاله هایی در مورد پیانو
- دانلود کتاب های پیانو
- دانلود نت های رایگان پیانو
- آموزش های رایگان پیانو
- سایر آموزش های رایگان پیانو
- آموزش های ویدیویی پیانو سری دوم فورمنزیچ
- آموزش های ویدیویی تئوری موسیقی
- دوره جامع آموز پیانو
توصیف پیانو
کلمه “پیانو” شکل کوتاه شده پیانوفورته است، اصطلاح ایتالیایی برای نسخه های اولیه این ساز در دهه 1700، که به نوبه خود از clavicembalo col piano e forte (کلید سیمبالوم با صدای آرام و بلند) و فورتپیانو گرفته شده است. اصطلاحات موسیقی ایتالیایی پیانو و فورته به ترتیب «نرم» و «بلند» را نشان میدهند، در این زمینه به تغییرات صدا (یعنی بلندی صدا) که در پاسخ به لمس یا فشار پیانیست روی کلیدها ایجاد میشود اشاره دارد: با سرعت فشار دادن کلید، نیروی ضربه چکش به سیم ها بیشتر می شود و صدای نت بلندتر و حمله قوی تر می شود. اولین فورتپیانوها در دهه 1700 صدایی آرام تر و دامنه دینامیکی بیشتری نسبت به هارپسیکورد داشتند.
یک پیانو معمولا دارای یک محفظه چوبی محافظ در اطراف صفحه صدا و سیمهای فلزی است که تحت کشش زیاد روی یک قاب فلزی سنگین بند میشوند. فشار دادن یک یا چند کلید روی صفحه کلید پیانو باعث می شود که یک چکش چوبی یا پلاستیکی (معمولاً با نمد محکم پوشانده شده است) به سیم ها ضربه بزند. چکش از تارها باز میگردد و سیمها در فرکانس تشدید خود به ارتعاش ادامه میدهند. این ارتعاشات از طریق یک پل به صفحه صوتی منتقل می شود که با اتصال موثرتر انرژی صوتی به هوا تقویت می شود. هنگامی که کلید آزاد می شود، یک دمپر لرزش سیم ها را متوقف می کند و به صدا پایان می دهد. نتها را میتوان حتی زمانی که کلیدها توسط انگشتان و شستها آزاد میشوند، با استفاده از پدالها در پایه ساز حفظ کرد. پدال نگهدارنده پیانیستها را قادر میسازد تا قطعات موسیقایی را بنوازند که در غیر این صورت غیرممکن است، مانند به صدا درآوردن یک آکورد 10 نت در رجیستر پایین و سپس، در حالی که این آکورد با پدال ثابت ادامه مییابد، برای نواختن هر دو دست را به محدوده تریبل منتقل میکند. یک ملودی و آرپژ در بالای این آکورد پایدار را ممکن م سازد. برخلاف ارگ پیپ و هارپسیکورد، دو ساز اصلی کیبوردی که به طور گسترده قبل از پیانو مورد استفاده قرار میگیرند، پیانو امکان درجهبندی صدا و لحن را بر اساس میزان فشار یا فشردن ملایمی که نوازنده کلیدها را فشار میدهد یا ضربه میزند، را به نوازنده میدهد.
اکثر پیانوهای مدرن دارای یک ردیف از 88 کلید سیاه و سفید، 52 کلید سفید برای نت های مقیاس سی ماژور (C، D، E، F، G، A و B) و 36 کلید سیاه کوتاه تر هستند که بالاتر از کلیدهای سفید را باید روی صفحه کلید فشار داد. این بدان معناست که پیانو می تواند 88 آهنگ (یا “نت”) مختلف را بنوازد که محدوده ای از کمی بیش از هفت اکتاو را در بر می گیرد. کلیدهای سیاه برای “تصادفی” (F♯/G♭، G♯/A♭، A♯/B♭، C♯/D♭، و D♯/E♭) هستند که برای نواختن در هر دوازده گام نیاز هستند. به ندرت، برخی از پیانوها دارای کلیدهای اضافی هستند (که به سیمهای اضافی نیاز دارند)، نمونهای از آن Bösendorfer Concert Grand 290 Imperial است که دارای 97 کلید است. بیشتر نت ها دارای سه سیم هستند، به جز باس که از یک به دو درجه هست. سیم ها با فشار دادن یا زدن کلیدها به صدا در می آیند و وقتی دست ها از روی صفحه کلید بلند می شوند توسط دمپرها خاموش می شوند. اگرچه یک پیانو آکوستیک دارای سیم است، اما معمولاً به عنوان یک ساز کوبه ای به جای ساز زهی طبقه بندی می شود، زیرا سیم ها به جای چیدن (مانند هارپسیکورد یا اسپینت) زده می شوند. در سیستم طبقه بندی سازهای Hornbostel-Sachs، پیانوها آکوردفون در نظر گرفته می شوند. دو نوع اصلی از پیانو وجود دارد: پیانوی گرند و پیانوی ایستاده. پیانو گرند صدای بهتری دارد و کنترل دقیق تری بر کلیدها به نوازنده می دهد و بنابراین برای هر موقعیتی که فضای کف موجود و بودجه اجازه می دهد انتخاب ارجح است و همچنین اغلب به عنوان یک نیاز در نظر گرفته می شود. مکانهایی که پیانیستهای ماهر اغلب اجراهای عمومی را اجرا میکنند نیز ملاک انتخاب پیانو است. پیانوی عمودی که در مقایسه با یک پیانوی گرند با کیفیت لزوماً شامل مصالحه در لحن و عملکرد کلیدی است، با این حال بسیار بیشتر مورد استفاده قرار میگیرد، زیرا فضای کمتری را اشغال میکند (به نوازنده اجازه میدهد به راحتی سازش در اتاقی قرار گیرد که در آن یک پیانوی گرند نمی تواند جا بگیرد) و به طور قابل توجهی ارزان تر است.
در طول دهه 1800، تحت تأثیر روندهای موسیقی دوران موسیقی رمانتیک، نوآوری هایی مانند قاب چدنی (که تنش های زهی بسیار بیشتری را امکان پذیر می کرد) و زهی جزئی به پیانوهای گرند، صدایی قدرتمندتر، صدای ماندگارتر و غنی تر داد. در قرن نوزدهم، پیانو برای یک خانواده همان نقشی را ایفا می کرد که رادیو یا گرامافون در قرن بیستم بازی می کرد. هنگامی که یک خانواده قرن نوزدهمی میخواستند یک قطعه موسیقی یا سمفونی تازه منتشر شده را بشنوند، میتوانستند آن را با نواختن یک نسخه سادهشده با پیانو از یکی از اعضای خانواده بشنوند. در طول قرن نوزدهم، ناشران موسیقی انواع مختلفی از آثار موسیقایی (سمفونی، اورتور اپرا، والس و غیره) را به ترتیب برای پیانو تولید می کردند تا دوستداران موسیقی بتوانند قطعات محبوب روز را در خانه خود بنوازند و بشنوند. پیانو به طور گسترده در موسیقی کلاسیک، جاز، سنتی و محبوب برای اجراهای انفرادی و گروهی، همراهی و آهنگسازی، ترانه سرایی و تمرین استفاده می شود. اگرچه پیانو بسیار سنگین است و بنابراین قابل حمل نیست و گران است (در مقایسه با سایر سازهای همراه پرکاربرد مانند گیتار آکوستیک)، تطبیق پذیری موسیقایی آن (یعنی دامنه صدای وسیع آن، توانایی نواختن آکوردها، نت های بلندتر یا ملایم تر). و دو یا چند خط موسیقی مستقل به طور همزمان)، تعداد زیادی از نوازندگان – اعم از آماتور و حرفه ای – آموزش دیده در نواختن آن، و در دسترس بودن گسترده آن در مکان های اجرا، مدارس و فضاهای تمرین، آن را به یکی از بهترین سازهای دنیای غرب تبدیل کرده است.
تاریخچه پیانو
پیانو بر پایه نوآوری های تکنولوژیکی قبلی در سازهای کیبورد بنا شد. اندام های لوله از دوران باستان مورد استفاده قرار می گرفته اند و به همین دلیل، توسعه اندام های لوله، سازندگان ابزار را قادر می سازد تا در مورد ایجاد مکانیسم های صفحه کلید برای صداگذاری گام ها بیاموزند. اولین سازهای زهی با سیم های ضربی، سنتور مانندهای چکشی بود که از قرون وسطی در اروپا استفاده می شد. در طول قرون وسطی، تلاشهای متعددی برای ایجاد سازهای کیبورد زهی با سیمهای ضربی انجام شد.در قرن هفدهم، مکانیسم سازهای کیبورد مانند کلاویکورد و هارپسیکورد به خوبی توسعه یافت. در کلاویکورد، سیم ها توسط مماس ها زده می شوند، در حالی که در هارپسیکورد، هنگامی که نوازنده کلید را فشار می دهد، سیم ها به طور مکانیکی توسط قلاب ها کنده می شوند. قرنها کار بر روی مکانیسم هارپسیکورد بهویژه به سازندگان ابزار، مؤثرترین راهها را برای ساختن کیس، صفحه صدا، پل و عملکرد مکانیکی برای کیبوردی که برای به صدا درآوردن تارها در نظر گرفته شده بود نشان داد.
ابداع پیانو
اختراع پیانو به بارتولومئو کریستوفوری (1655-1731) از پادوآ ایتالیا نسبت داده می شود که توسط فردیناندو مدیچی، شاهزاده بزرگ توسکانی، به عنوان نگهبان سازها استخدام شد. کریستوفوری یک سازه چنگوی حرفه ای بود و به خوبی با مجموعه دانش سازهای کیبورد زهی آشنا بود. این دانش از مکانیسمها و عملکردهای کیبورد به او کمک کرد تا اولین پیانوها را توسعه دهد. دقیقاً مشخص نیست که کریستوفوری برای اولین بار کی پیانو ساخته است. فهرستی که توسط کارفرمایان او، خانواده مدیچی تهیه شده است، وجود یک پیانو را در سال 1700 نشان می دهد. کریستوفوری این ساز را un cimbalo di cipresso di piano e forte («صفحهکلید سرو با صدای نرم و بلند») نامید که در طول زمان به صورت اختصاری پیانوفورته، فورتپیانو و بعداً به سادگی پیانو نامیده شد.
موفقیت بزرگ کریستوفوری طراحی یک ساز کیبوردی زهی بود که در آن نت ها توسط چکش زده می شدند. چکش باید به سیم ضربه بزند، اما در تماس با آن باقی نماند، زیرا تماس مداوم صدا را خنثی می کند و از لرزش سیم و ایجاد صدا جلوگیری می کند. این بدان معناست که پس از ضربه زدن به سیم، چکش باید به سرعت از سیم ها بیفتد (یا از آن بازگردد. علاوه بر این، چکش باید بدون جهش شدید به حالت استراحت خود بازگردد (در نتیجه از نواختن مجدد نتها با ریباند تصادفی جلوگیری میشود)، و باید به موقعیتی برگردد که تقریباً بلافاصله پس از فشار دادن کلیدش آماده نواختن مجدد باشد. بنابراین نوازنده می تواند در صورت تمایل همان نت را به سرعت تکرار کند. اکشن پیانوی کریستوفوری الگویی بود برای رویکردهای بسیاری به کنش های پیانو که در قرن بعد دنبال شد.
سازهای اولیه کریستوفوری با سیمهای نازک ساخته میشدند و بسیار آرامتر از پیانوی مدرن بودند، اما در مقایسه با کلاویکورد بسیار بلندتر و ماندگارتر بودند. تنها ساز صفحهکلید قبلی که میتوانست ظرافتهای پویا را به لمس نوازنده، یعنی سرعت پاسخ دهد. که با آن کلیدها فشار داده می شدند. در حالی که کلاویکورد امکان کنترل واضح صدا و حفظ صدا را فراهم می کرد، حتی در بلندترین حالت خود نیز نسبتاً ساکت بود. هارپسیکورد صدایی به اندازه کافی بلند تولید می کرد، به خصوص زمانی که یک کوپلر هر کلید را به هر دو دفترچه راهنما یک هارپسیکورد دو دستی متصل می کرد، اما هیچ کنترل پویا یا بیانی بر روی نت های جداگانه ارائه نمی داد. پیانو به نوعی بهترین هر دو ساز قدیمی را ارائه می دهد و توانایی نواختن حداقل با صدای بلند مانند هارپسیکورد را با توانایی تغییر مداوم دینامیک با لمس را ترکیب می کند.
فورتپیانوی اولیه
ساز جدید کریستوفوری نسبتاً ناشناخته باقی ماند تا اینکه یک نویسنده ایتالیایی به نام Scipione Maffei در سال 1711 مقاله ای مشتاقانه درباره آن نوشت که شامل نموداری از سازوکار بود که به آلمانی ترجمه و به طور گسترده توزیع شد. بیشتر نسل بعدی سازندگان پیانو کار خود را با خواندن این مقاله آغاز کردند. یکی از این سازندگان، گوتفرید سیلبرمن بود که بیشتر به عنوان سازنده ارگ شناخته می شد. پیانوهای سیلبرمن عملاً کپی مستقیمی از کریستوفوری بودند، با یک مورد مهم: سیلبرمن پیشرو پدال پایدار مدرن را اختراع کرد که همه دمپرها را به طور همزمان از سیم ها بلند می کند. این نوآوری به پیانیست اجازه میدهد تا نتهایی را که فشار دادهاند، حفظ کند، حتی پس از اینکه انگشتانش دیگر کلیدها را فشار نمیدهند. به این ترتیب، با نگه داشتن یک آکورد با پدال ثابت، پیانیستها میتوانند برای آماده شدن برای بخش بعدی، دستهای خود را به یک رجیستری دیگر از صفحه کلید منتقل کنند.
سیلبرمن یکی از سازهای اولیه خود را در دهه 1730 به یوهان سباستین باخ نشان داد، اما باخ در آن زمان این ساز را دوست نداشت و گفت که نت های بالاتر آنقدر نرم هستند که امکان ایجاد دامنه دینامیکی کامل را ندارند. اگرچه این امر باعث شد تا سیلبرمن مورد خصومت او قرار بگیرد، اما ظاهراً به این انتقاد توجه شده است. باخ ساز بعدی را که در سال 1747 دید، تأیید کرد و حتی به عنوان یک نماینده در فروش پیانوهای سیلبرمن خدمت کرد. “Instrument: piano et forte genandt” – اشاره ای به توانایی ساز در نواختن نرم و بلند – عبارتی بود که باخ برای کمک به فروش ساز در زمانی که به عنوان نماینده سیلبرمن در سال 1749 فعالیت می کرد، استفاده کرد.
ساخت پیانو در اواخر قرن 18 در مکتب وین، که شامل یوهان آندریاس اشتاین (که در آگسبورگ، آلمان کار می کرد) و سازندگان وینی نانت استرایچر (دختر اشتاین) و آنتون والتر، رونق گرفت. پیانوهای سبک وینی با قاب های چوبی، دو سیم در هر نت و چکش هایی با پوشش چرمی ساخته می شدند. برخی از این پیانوهای وینی رنگی متضاد با پیانوهای امروزی داشتند. کلیدهای طبیعی سیاه و کلیدهای تصادفی سفید بودند. برای چنین سازهایی بود که ولفگانگ آمادئوس موتزارت کنسرتوها و سوناتهای خود را ساخت و کپیهایی از آنها در قرن بیست و یکم برای استفاده در اجرای سازهای معتبر موسیقی او ساخته شده است. پیانوهای زمان موتزارت لحن ملایم تری نسبت به پیانوهای قرن بیست و یکم یا پیانوهای انگلیسی داشتند و قدرت نگهداری کمتری داشتند. اصطلاح فورتپیانو اکنون این سازهای اولیه (و بازسازی های مدرن) را از پیانوهای بعدی متمایز می کند.
پیانو مدرن
در دوره ای از حدود 1790 تا 1860، پیانوی دوران موتزارت دستخوش تغییرات فوق العاده ای شد که منجر به ساختار مدرن این ساز شد. این انقلاب در پاسخ به ترجیح آهنگسازان و پیانیست ها برای صدای قوی تر و پایدارتر پیانو بود و با انقلاب صنعتی در حال انجام با منابعی مانند سیم پیانو با کیفیت بالا برای زه و ریخته گری دقیق برای تولید آهن عظیم امکان پذیر شد. قاب هایی که می توانستند کشش فوق العاده سیم ها را تحمل کنند. با گذشت زمان، دامنه آهنگ پیانو نیز از پنج اکتاو روزگار موتزارت به محدوده هفت اکتاو (یا بیشتر) که در پیانوهای امروزی یافت می شود، افزایش یافت.
پیشرفت های اولیه فناوری در اواخر دهه 1700 بیشتر مدیون شرکت برادوود بود. جان برادوود با یک اسکاتلندی دیگر به نام رابرت استودارت و یک هلندی به نام آمریکوس بکرز برای طراحی یک پیانو در جعبه هارپسیکورد – منشاء ابداع “گرند” شدند. این امر در حدود سال 1777 به دست آمد. آنها به سرعت به دلیل شکوه و لحن قدرتمند سازهای خود شهرت یافتند، آنها با برادوود پیانوهایی ساختند که به تدریج بزرگتر، بلندتر و قوی تر ساخته می شدند. آنها پیانوهایی را برای جوزف هایدن و لودویگ ون بتهوون فرستادند و اولین شرکتی بودند که پیانوهایی با برد بیش از پنج اکتاو ساختند: پنج اکتاو در طول دهه 1790، شش اکتاو تا سال 1810 (بتهوون از نت های اضافی در آثار خود استفاده کرد. البته آثار بعدی خود) و هفت اکتاو تا سال 1820. سازندگان وینی به طور مشابه این روند را دنبال کردند. با این حال، دو مکتب از اکشنهای مختلف پیانو استفاده میکردند: برادوودها از اکشن قویتری استفاده میکردند، در حالی که سازهای وینی حساستر بودند.
در دهه 1820، مرکز نوآوری پیانو به پاریس منتقل شد، جایی که شرکت Pleyel پیانوهای مورد استفاده فردریک شوپن را تولید می کرد و شرکت Érard پیانوهای مورد استفاده فرانتس لیست را تولید می کرد. در سال 1821، Sébastien Érard عمل فرار دوگانه را اختراع کرد، که دارای یک اهرم تکرار (همچنین به نام متعادل کننده) بود که امکان تکرار یک نت را حتی اگر کلید هنوز به حداکثر موقعیت عمودی خود نرسیده بود را می داد. این امر نواختن سریع نتهای مکرر را تسهیل میکرد، یک دستگاه موسیقی که لیست از آن استفاده میکرد. هنگامی که اختراع عمومی شد، همانطور که توسط هنری هرز بازبینی شد، عمل فرار دوگانه به تدریج در پیانوهای گرند استاندارد شد و هنوز هم در تمام پیانوهای گرند تولید شده در دهه 2000 گنجانده شده است. دیگر پیشرفتهای این مکانیسم شامل استفاده از پوششهای چکش نمدی محکم به جای چرم یا پنبه لایهای بود. نمد، که ژان هنری پاپ اولین کسی بود که در سال 1826 در پیانو استفاده کرد، یک ماده سازگارتر بود که با افزایش وزن چکش و کشش سیم، دامنه دینامیکی وسیع تری را امکان پذیر می کرد. پدال سوستنوتو (نگاه کنید به زیر)، در سال 1844 توسط ژان لوئیس بوسلوت اختراع شد و توسط شرکت Steinway در سال 1874 کپی شد، طیف وسیع تری از جلوه ها را امکان پذیر کرد.
یکی از نوآوری هایی که به ایجاد صدای قدرتمند پیانوی مدرن کمک کرد، استفاده از یک قاب چدنی عظیم، قوی بود. این قاب آهنی که “صفحه” نیز نامیده می شود، در بالای صفحه صدا قرار می گیرد و به عنوان سنگر اصلی در برابر نیروی کشش سیم که می تواند بیش از 20 تن (180 کیلونیوتون) در یک پیانوی گرند مدرن باشد، عمل می کند. قاب چدنی تک تکه در سال 1825 در بوستون توسط آلفیوس بابکوک به ثبت رسید، که ترکیبی از صفحه پین فلزی (1821، ادعا شده توسط برادوود به نمایندگی از ساموئل هروه) و میلههای مقاوم (توم و آلن، 1820، اما همچنین ادعا شده توسط برادوود و ارارد). Babcock بعداً برای شرکت Chickering & Mackays کار کرد که اولین قاب آهنی کامل را برای پیانوهای گرند در سال 1843 به ثبت رساند. قابهای فلزی آهنگری کامپوزیت توسط بسیاری از سازندگان اروپایی ترجیح داده شدند تا اینکه سیستم آمریکایی در اوایل قرن بیستم به طور کامل پذیرفته شد. افزایش یکپارچگی ساختاری قاب آهنی امکان استفاده از رشتههای ضخیمتر، کشندهتر و بیشتر را فراهم کرد. در سال 1834، شرکت Webster & Horsfal در بیرمنگام نوعی سیم پیانو ساخته شده از فولاد ریختهگری را تولید کرد. آنقدر برتر از سیم آهنی بود که شرکت انگلیسی به زودی انحصار خود را در دست گرفت. اما سیم فولادی بهتری به زودی در سال 1840 توسط شرکت وینی مارتین میلر ابداع و دوره ای از نوآوری و شدت ایجاد شد. رقابت متعاقب آن، با مارک های رقیب سیم پیانو در رقابت های بین المللی در برابر یکدیگر آزمایش شد، که در نهایت منجر به شکل مدرن سیم پیانو شد.
چندین پیشرفت مهم شامل تغییراتی در نحوه نواختن پیانو بود. استفاده از یک “کر” از سه سیم، به جای دو تا برای همه به جز پایین ترین نت ها، غنا و پیچیدگی تریبل را افزایش داد. استفاده از نوار Capo d’Astro به جای آگراف در بالاترین تریبل به چکش ها این امکان را می داد که به سیم ها در موقعیت مطلوب خود ضربه بزنند و قدرت آن ناحیه را به شدت افزایش دهند. اجرای سیمهای بیش از حد (که سیمهای متقاطع نیز نامیده میشود)، که در آن سیمها در دو صفحه مجزا قرار میگیرند که هر کدام ارتفاع پل مخصوص به خود را دارند، طول بیشتری را به سیمهای بم میدهد و انتقال سیمهای تنور بازشده به آهن را بهینه میکنند. یا سیم های باس با سیم های مسی. سیم بیش از حد (اور استرینگ) توسط Pape در دهه 1820 اختراع شد و برای اولین بار برای استفاده در پیانوهای گرند در ایالات متحده توسط هنری استاینوی جونیور در سال 1859 ثبت اختراع شد.
برخی از سازندگان پیانو، تغییراتی را برای تقویت لحن هر نت اضافه کردند، مانند پاسکال تاسکین (1788)، کولارد و کولارد (1821)، و جولیوس بلوتنر، که در سال 1893 زهی Aliquot را توسعه دادند. این سیستم ها برای تقویت لحن مورد استفاده قرار گرفتند. یکی از بالاترین نتهای پیانو که تا این زمان صدای بسیار ضعیفی داشتند. هرکدام از ارتعاشات زنگ دار و بدون میرایی سیم های ارتعاشی دلسوز برای افزودن به لحن استفاده می کردند، به جز سیم Blüthner Aliquot، که از یک سیم چهارم اضافی در دو قسمت بالا استفاده می کند. در حالی که گیره های این سیم های Aliquot که به طور جداگانه آویزان شده اند کمی بالاتر از سیم های سه کر معمولی قرار دارند، با چکش ها ضربه نمی خورند، بلکه توسط اتصالات دمپرهای معمولی میرا می شوند. تئودور استاینوی با اشتیاق برای کپی کردن این افکتها، مقیاسبندی دوبلکس را اختراع کرد، که از طولهای کوتاه سیم غیرصحیح استفاده میکرد که توسط “aliquot” در بیشتر محدوده بالایی پیانو پل میشد، همیشه در مکانهایی که باعث میشد آنها به طور سمپاتیک مطابق با اور تن های پیانو ارتعاش کنند. معمولاً در اکتاوهای دوتایی و دوازدهم.
- آموزش های رایگان ویدیویی پیانو
- مقاله هایی در مورد پیانو
- دانلود کتاب های پیانو
- دانلود نت های رایگان پیانو
- آموزش های رایگان پیانو
- سایر آموزش های رایگان پیانو
- آموزش های ویدیویی پیانو سری دوم فورمنزیچ
- آموزش های ویدیویی تئوری موسیقی
- دوره جامع آموز پیانو
تنوع در شکل و طرح
برخی از پیانوهای اولیه دارای اشکال و طرح هایی بودند که دیگر مورد استفاده قرار نمی گیرند. پیانوی مربعی (نه واقعاً مربعی، بلکه مستطیلی) با زاویه ای بسیار حاد بالای چکش ها به صورت ضربدری و با صفحه کلید در امتداد ضلع بلند قرار داشت. این طرح به کریستین ارنست فریدریسی، شاگرد گوتفرید سیلبرمن، در آلمان، و یوهانس زومپ در انگلستان نسبت داده می شود و با تغییراتی که برای اولین بار توسط گیوم-لبرشت پتزولد در فرانسه و آلفیوس بابکوک در ایالات متحده ارائه شد، بهبود یافت. پیانوهای مربعی در طول دهه 1840 در اروپا و دهه 1890 در ایالات متحده به تعداد زیادی ساخته شدند و مشهودترین تغییر را در بین هر نوع پیانو در آنها قابل مشاهده است: چهارگوش های آهنی و بیش از حد بند ساخته شده توسط Steinway & Sons بیش از دو عدد بودند و نیم برابر اندازه سازهای چوبی زومپ از یک قرن قبل. محبوبیت بینظیر آنها به دلیل ساخت و قیمت ارزان بود، اگرچه لحن و عملکرد آنها بهدلیل تختههای صوتی باریک، حرکات ساده و فاصله سیمها که همترازی درست چکش را دشوار میکرد، محدود بود.
گراند عمودی بلند و عمودی مانند یک مجموعه بزرگ چیده شده بود، با صفحه صدا و پل ها در بالای کلیدها، و پین های تنظیم در زیر آنها. «پیانوهای زرافه ای»، «پیانوهای هرمی» و «پیانوهای لیر» به شیوه ای مشابه، با استفاده از مواردی با شکل تداعی کننده چیده شدند. پیانوی کابینت بسیار بلند حدود سال 1805 معرفی شد و در دهه 1840 ساخته شد. دارای سیم هایی بود که به صورت عمودی بر روی یک قاب پیوسته با پل هایی که تقریباً تا کف، پشت صفحه کلید کشیده شده بودند و دارای برچسب های بسیار بزرگ بودند. کلبه کوتاه عمودی یا پیانویی با سیم های عمودی که در حدود سال ۱۸۱۵ توسط رابرت ورنوم محبوب شد، در قرن بیستم ساخته شدند. آنها را به دلیل مکانیزم دمپر برجسته به طور غیر رسمی پیانوهای قفس پرنده می نامند. قائم مورب که در اواخر دهه 1820 توسط Roller & Blanchet در فرانسه رایج شد، به صورت مورب در سراسر قطب نما قرار داشت. ستون مهره های قائم کوچک از اواسط دهه 1930 تا زمان های اخیر تولید می شد. موقعیت پایین چکش ها مستلزم استفاده از “عمل سقوط” برای حفظ ارتفاع مناسب صفحه کلید بود. پیانوهای ایستاده و گرند مدرن تا پایان قرن نوزدهم به فرم امروزی خود در دوران 2000 رسیدند. در حالی که پیشرفتهایی در فرآیندهای ساخت ایجاد شده است و بسیاری از جزئیات فردی این ساز همچنان مورد توجه قرار میگیرد و تعداد کمی از پیانوهای آکوستیک در دهه 2010 با قابلیت ضبط MIDI و قابلیتهای ماژول صدای دیجیتال تولید میشوند، قرن نوزدهم عصر این ساز بود. چشمگیرترین نوآوری ها و اصلاحات ساز در قرن نوزدهم صورت گرفت.
انواع پیانو
پیانوهای مدرن دارای دو پیکربندی اساسی هستند، پیانوی بزرگ و پیانوی عمودی، با سبک های مختلف برای هر کدام. همچنین پیانوهای تخصصی و جدید، پیانوهای الکتریک بر اساس طرح های الکترومکانیکی، پیانوهای الکترونیکی که زنگ های پیانو مانند را با استفاده از نوسان ساز ترکیب می کنند و پیانوهای دیجیتال با استفاده از نمونه های دیجیتالی صداهای پیانوی آکوستیک نیز وجود دارند.
گرند
در پیانوهای بزرگ، قاب و سیمها افقی هستند و سیمها از صفحه کلید فاصله دارند. اکشن در زیر رشته ها قرار دارد و از جاذبه به عنوان وسیله ای برای بازگشت به حالت استراحت استفاده می کند. طول پیانوهای گرند از حدود 1.5 متر (4 فوت 11 اینچ) تا 3 متر (9 فوت 10 اینچ) متغیر است. به برخی از طول ها نام های متداول کم و بیش داده شده است، که از زمان به زمان و مکان به مکان متفاوت است، اما ممکن است شامل موارد زیر باشد:
1 2 3 |
Baby grand - حدود 1.5 متر (4 فوت 11 اینچ) سالن بزرگ یا بودوار گرند - 1.7 تا 2.2 متر (5 فوت 7 اینچ - 7 فوت 3 اینچ) کنسرت بزرگ - بین 2.2 تا 3 متر (7 فوت 3 اینچ - 9 فوت 10 اینچ)) |
در صورت مساوی بودن، پیانوهای بلندتر با سیمهای بلندتر صدای بزرگتر و غنیتر و ناهماهنگی سیمهای کمتری دارند. ناهماهنگی درجهای است که فرکانسهای فراتون (معروف به جزئی یا هارمونیک) نسبت به مضربهای کامل فرکانس اصلی تند به نظر میرسند. این نتیجه حاصل از سفتی قابل توجه سیم پیانو است. همانطور که یک سیم ضربه خورده تنزل پیدا می کند، هارمونیک های آن نه از انتهای آنها، بلکه از نقطه ای بسیار اندک به سمت مرکز (یا قسمت انعطاف پذیرتر) سیم به ارتعاش در می آیند. هر چه جزئی بالاتر باشد، تیزتر اجرا می شود. پیانوهایی با سیم های کوتاه تر و ضخیم تر (یعنی پیانوهای کوچک با مقیاس سیم های کوتاه) ناهماهنگی بیشتری دارند. هر چه ناهماهنگی بیشتر باشد، گوش بیشتر آن را به عنوان تندی لحن درک می کند.
ناهماهنگی سیمهای پیانو مستلزم آن است که اکتاوها کشیده شوند، یا به جای اکتاو از نظر تئوری صحیح، به نوای تند متناظر با اکتاو پایینتر کوک شوند. اگر اکتاوها کشیده نباشند، اکتاوهای تک آهنگ به صدا در می آیند، اما اکتاوهای دوتایی – و به ویژه سه تایی – به طور غیرقابل قبولی باریک هستند. کشش اکتاوهای یک پیانوی کوچک برای مطابقت با سطح ناهماهنگی ذاتی آن باعث ایجاد عدم تعادل در بین تمام روابط بینوالی ساز میشود. با این حال، در یک کنسرت بزرگ، اکتاو “کشش” تعادل هارمونیک را حفظ می کند، حتی زمانی که نت های سه گانه را با هارمونیک تولید شده از سه اکتاو پایین تراز می کند. این به اکتاوهای نزدیک و گسترده اجازه میدهد که خالص به نظر برسند، و تقریباً یک پنجم کامل بدون ضرب تولید میکند. این به گرند کنسرت یک کیفیت لحن درخشان، آواز و پایدار می بخشد که یکی از دلایل اصلی استفاده از گرندهای بزرگ در سالن کنسرت است. گرندهای کوچکتر نیازهای فضا و هزینه استفاده خانگی را برآورده می کنند. همچنین، آنها در برخی از استودیوهای آموزشی کوچک و مکان های اجرای کوچکتر استفاده می شوند.
پیانو آپرایت
پیانوهای آپرایت که پیانوهای عمودی نیز نامیده می شوند، به دلیل ساختار عمودی قاب و سیم ها فشرده ترند. ساختار اکشن مکانیکی پیانوی ایستاده در لندن، انگلستان در سال 1826 توسط رابرت ورنوم اختراع شد و مدلهای عمودی به محبوبترین مدل برای استفاده خانگی تبدیل شدند. پیانوهای قائم فضای کمتری را نسبت به پیانوهای گرند اشغال میکردند و به همین دلیل برای استفاده در خانههای خصوصی برای ساخت و تمرین موسیقی داخلی اندازه بهتری داشتند. چکش ها به صورت افقی حرکت می کنند و از طریق فنرهایی که مستعد تخریب هستند به حالت استراحت خود باز می گردند. پیانوهای عمودی با قابهای بلند و سیمهای بلند گاهی اوقات به عنوان پیانوهای قائم به بازار عرضه میشدند، اما این برچسب گمراهکننده است. برخی از نویسندگان پیانوهای مدرن را بر اساس قد آنها و تغییرات اعمالی که برای انطباق با ارتفاع لازم است طبقه بندی می کنند. پیانوهای عمودی معمولاً قیمت کمتری نسبت به پیانوهای گرند دارند. پیانوهای عمودی به طور گسترده در کلیساها، مراکز اجتماعی، مدارس، هنرستان های موسیقی و برنامه های موسیقی دانشگاه ها به عنوان سازهای تمرین و تمرین استفاده می شوند و مدل های محبوبی برای خرید در خانه هستند.
- قسمت بالای یک مدل اسپینت به سختی از صفحه کلید بالاتر می رود. برخلاف سایر پیانوها، اکشن اسپینت در زیر کلیدها قرار دارد و توسط سیمهای عمودی که به پشت کلیدها متصل هستند، کار میکنند.
- پیانوهای کنسولی که اکشن فشردهای دارند (چکشهای کوتاهتر از یک قائم بزرگ)، اما از آنجایی که عملکرد کنسول در بالای کلیدها قرار دارد نه در زیر آنها مانند اسپینت، در نتیجه کنسول تقریباً همیشه بهتر از این پیانوهای اسپینت مینوازد. پیانوهای کنسولی چند اینچ کوتاه تر از مدل های استودیویی هستند.
- پیانوهای استودیویی حدود 107 تا 114 سانتی متر (42 تا 45 اینچ) ارتفاع دارند. این کوتاه ترین کابینتی است که می تواند یک اکشن با اندازه کامل را در بالای صفحه کلید قرار دهد.
- هر چیزی که بلندتر از پیانوی استودیویی باشد، عمودی نامیده می شود. (از نظر فنی، هر پیانویی با صفحه صدا عمودی را میتوان یک آپرایت نامید، اما این کلمه اغلب برای مدلهای سایز کامل محفوظ است.)
- آموزش های رایگان ویدیویی پیانو
- مقاله هایی در مورد پیانو
- دانلود کتاب های پیانو
- دانلود نت های رایگان پیانو
- آموزش های رایگان پیانو
- سایر آموزش های رایگان پیانو
- آموزش های ویدیویی پیانو سری دوم فورمنزیچ
- آموزش های ویدیویی تئوری موسیقی
- دوره جامع آموز پیانو
مقداد علی بخشی هستم. موسیقی دان، برنامه نویس، متخصص هوش مصنوعی، علم داده، متخصص بلاکچین و توسعه دهنده ربات های هوشمند.
دانش آموخته مقطع ارشد و دکتری دانشکده فنی دانشگاه تهران هستم. با سابقه تدریس درس برنامه نویسی در دانشگاه (پردیس بین الملل کیش دانشگاه تهران)