استفاده از نظامهای بیانی و تکیه گاههای ذهنی

اگر به طرف بگویید “آیا در تو ذهنیتی هست که آن را به عنوان بخش ذهنی خلاق خودت بشناسی؟” و او بگوید “خیر”، آن وقت چه؟ چه کار می کنید؟ و یا تردید داشته باشد و بگوید “خوب، راستش نمی دانم”. برای خلق یک بخش ذهنی خلاق راه بسیار ساده ای وجود دارد، و آن استفاده از نظامهای بیانی و تکیه گاههای ذهنی است. شما می گویید “به پنج لحظه از زندگیت فکر کن که در آن لحظات، با قدرت و خلاقیت بسیار فراوانی رفتار کردی، در حالی که از نحوه یا چگونگی آن رفتار کوچکترین اطلاعی نداشتی، ولی می دانستی این کاری که انجام داده ای یک کار مثبت و خلاق بوده است”. زمانی که او دارد به آن پنج خاطره فکر می کند، شما نیز یک تکیه گاه ذهنی در او ایجاد می کنید.

استفاده از نظامهای بیانی و تکیه گاههای ذهنی
استفاده از نظامهای بیانی و تکیه گاههای ذهنی

آن وقت دارای یک تکیه گاه ذهنی مستقیم برای خلاقیت آن فرد می شوید. با این حساب، گوشه ای از کار را انجام داده اید، یعنی گذشته فردی او را سازماندهی کرده اید. یا دارای این توان هستی از او بپرسید “آیا یک بخش ذهنی در خودت سراغ داری که برایت برنامه ریزی کند؟ خوب، او را وادار کن که سه روش مختلف در اختیارت بگذارد تا بتوانی رفتار جدیدی را طرح ریزی کنی”. خلاقیت تنها یکی از هزاران روشی است که برای سازماندهی وجود دارد.

تنها عاملی که موجب می شود در مواجه شدن با چنین فرآیندهایی درمانده شوید چنین است که خشک و انعطاف ناپذیر باشید. شما فرضا به مراجعه کننده می گویید “خوب، آیا بخشی در خودت سراغ داری که آن را به عنوان بخش ذهنی خلاقت بشناسی؟”، چنانچه او مستقیما به چشمهای شما نگاه کرد و گفت “نه!”، آن وقت شروع کنید به سرهم کردن کلماتی دیگر: “آیا فهمیده ای که دارای بخشی هستی که مسئول همه کارهای نوظهور تو می باشد؟ و راه مواجه شدن با او چنین است که شقیقه ات را مالش دهی!” دارای این توان هستی دست به هرکاری بزنید، به شرط آن که حاصل کارتان این باشد که او راههای تازه ای را برای تحقق بخشیدن به خواسته اش ایجاد کند. محدودیت این کار به اندازه خلاقیت خودتان است. چنانچه شما نیز فاقد ذهنیت خلاق هستید، پس یکی برای خودتان درست کنید.

 

منبع : جلسات رواندرمانی گریندر

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *