فوبیای نادر نسبت به رد شدن از روی پل

یک بار عمل تغییر ذهنیت را درباره زنی به کار گفتم که دارای یک فوبیای نادر نسبت به رد شدن از روی پلهایی بود که آب در زیر آنان جریان داشت. او در نیو اورلئانز زندگی می کرد، در جایی که پلهای فراوانی وجود دارد که از ززیر آنان آب در می شود. در نیو ارولئانز پلی هست به نام اسلایدل، آن زن درباره فوبیای خودش همیشه تکیه کلامش این بود که می گفت “علی الخصوص پل اسلایدل”. بعد از آن که تغییر ذهنیت را بر روی او پیاده کردم، به او گفتم

“آیا حاضری در مسیر خانه ات از روی هر پلی عبور کنی؟” و او گفت “بله، می خواهم از روی پل اسلایدل رد شوم!”. و همین برای من کافی بود که بدانم عمل تغییر ذهنیت، موثر واقع شده است.
او تا سه روز بعد نیز هر روز به سمینار می آمد و هرگز راجع به این قضیه کلمه ای حرف نزد. پس از پایان سمینار، از او راجع به تمرینی که در روز جمعه انجام داده بودیم سوال کردم: “شما در طی این چند روز بر روی پلهای فراوانی رانندگی کردید، می خواهم بدانم که آیا هیچ یک از آن واکنشهای فوبیایی را داشتید یا خیر”. او گفت “اوه، راستش راجع به این موضوع فکر نکرده بودم”. تا چند روز قبل، این قضیه برای او مشکل آفرین بود و دو روز بعد می گفت “اوه، آره، آنان فقط شاهراههایی بر روی آب هستند”.

این قضیه بسیار نظیر همان واکنشی است که تامی، روز گذشته به ما نشان داد. وقتی تامی به صورت خیالی این کار را انجام داد، گفت “خوب، این که فقط رانندگی بر روی یک پل بود”. دیگر اثری از آن برخورد عجیب و غریب، و آن واکنش حرکتی مذبوحانه نبود. ملت تمایل دارند که راجع به این قبیل موضوعات حتی فکر هم نکنند.

 

منبع : جلسات رواندرمانی گریندر