نخبگان، افراد منحصر به فردی نیستند

شما قبلا درباره بچه هایی صحبت کردید که بد هجی می کردند، زیرا این کار را به صورت سمعی انجام می دادند، و گفتید می توان به آنها یاد داد که چگونه این کار را به صورت سمعی انجام می دادند، و گفتید می توان به آنها یاد داد که چگونه این کار را به صورت بصری انجام دهند و حالا دارید راجع به افراد سمعی یا افراد ذوالیمنین صحبت می کنید و این که این قبیل افراد دارای ویژگیهای متفاوتی هستند که آنها را منحصر به فرد ساخته است. من تعجب می کنم! آیا اصلا ارزش دارد که ما وقت و انرژیمان را صرف کنیم تا بچه ها بتوانند کارهایی بکنند که دیگران آن کارها را راحت تر انجام می دهند؟ و آیا مانع کارهایی که قادر به انجامشان هستند نمی شویم؟

اگر به یک بچه نحوه هجی کردن

نخبگان، افراد منحصر به فردی نیستند
نخبگان، افراد منحصر به فردی نیستند

آسان را بیاموزیم، مانع هیچ چیزی نشده ایم. نخبگان، افراد منحصر به فردی نیستند. بسیاری از افراد چشم هایشان را می بندند تا در مسیر احساساتشان قرار بگیرند، ولی این عمل فقط نشان می دهد که آنها چگونه خودشان را سازماندهی می کنند. هیچ نیازی به این کار نیست. من می توان هر احساسی را که می خواهم، با چشمان باز نیز داشته باشم. من اگر قرار باشد با یک فرد ذوالیمین یا چپ دستی که سازمان مغزی متفاوتی دارد کار کنم، نباید باعث ضایع شدن موقعیت های بشوم که او حتما باید به دست بیاورد. وظیفه ما نیز به عنوان الگوساز، همین است. از آنجا که همه شما توانسته اید مبالغ لازم را جمع آوری و هزینه شرکت در این دوره را تهیه کنید، لذا بنا را بر این می گذارم که دارای استعداد کافی هستید و قبلا نیز تا حدودی موفق بوده اید. ما برای همه این مزایا و قابلیتها، ارزش قائلیم. ما می گوییم “خوبف پس بیایید امتیازات دیگری را نیز به این مزایایی که از قبل داشته اید اضافه کنید، با این حساب دارای ابعاد وسیعتری می شوید” مانند یک مکانیک خوب که جعبه ابزار کاملی در اختیار دارد.

ما مدعی هستیم که شما در تمام مواقع از همه نظامهایتان استفاده می کنید. در بعضی شرایط خاص، نسبت به یکی از نظامهایتان بیشتر از بقیه آگاهی دارید. من بر این عقیده ام که شما وقتی بازیهای ورزشی می کنید و یا عشق می ورزید، دارای حس لمسی بسیار زیادی هستید. زمانی که مطلبی را می خوانید و یا فیلمی را تماشا می کنید، دارای آگاهی بصری بسیار زیادی هستید. شما می توانید از یک نظام به نظام دیگر تغییر وضعیت دهید. یک سری علائم زمینه ای وجود دارد که به شما اجازه می دهد از یک استراتژی به استراتژی دیگری تغییر وضعیت دهید و یک سری عملیات مختلف را مورد استفاده قرار دهید. هیچ اجباری هم در کار نیست.

در این میان حتی استراتژی هایی هم هستند که قالب  های متفاوتی از خلاقیت را ارائه می دهند. زمانی به عنوان مشاور برای یک شرکت کار می کردیم و با استفاده از روان شناسی، استراتژی بهترین کارمندان خلاق را به صورت تصاعدی اشاعه می دادیم. ما در آنجا از استراتژی یکی از کارمندانی استفاده کردیم که در بستن قراردادها آن را به کار می برد، و به سایر افراد آن شرکت نیز یاد دادیم که به صورت ناخودآگاه از همان استراتژی استفاده کنند. معاملات همگی آنها به یک صورت انجام شد، ولی مفاد آن معاملات کاملا از هم جدا بود. حتی در حین انجام فرآیند، یکی از افراد تعبیری در استراتژی ایجاد کرد و آن را بهتر ساخت.

 

جلسات رواندرمانی گریندر

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *