درباره آرشه (II)

به علت کیفیت پایین و نامرغوب آرشه های قرون ۱۷ و ۱۸، تنها تعداد انگشت شماری از آنها حفظ و احیاء شده اند و هریک از آرشه های دوران مذکور که به هر دلیلی دچار آسیب دیدگی شده، به راحتی کنار گذاشته شده است. سازندگان آرشه دراین دوران (که عموما دستیاران ویولن سازان بوده اند) ارزش وکیفت کارشان چندان مورد توجه قرار نمی گرفت. تا اواخر قرن ۱۸، ساخت آرشه یک حرفه مجزا محسوب نمی شد ومهر زدن یا نشانه گذاری آرشه با نام سازنده آن پس از سال ۱۸۰۰ فراگیر و متداول شد.

برخلاف سازهای خانواده ویلن، چنانکه به اختصار نیز اشاره شد، آرشه درفاصله سال های ۱۷۰۰ تا ۱۸۰۰ دستخوش سیر تکاملی گسترده ای شده است. در آرشه های قرن ۱۷ و اوایل قرن ۱۸ که تنها تعداد اندکی از آنها از جمله یک آرشه ساخت Stradivari antonio بر جای مانده، چوب آرشه و نوار موهای آن در توازی با یکدیگر قرار می گرفته اند.

آرشه هایی که چوب آنها دارای انحنای رو به سمت خارج بوده اند برای نواختن vielle-rebec-fiddle (ساز قبل از ویلن در قرون وسطی) به کار می رفته است، اما این دست آرشه ها را بدون شک می توان به دوران باروک مربوط دانست که طی آن،آرشه های قوسی شکل درزمان باخ نیز برای تسهیل در نواختن سیم ها به صورت هم زمان نیز به کار می رفته است.

این آرشه های نخستین که گاهی آرشه های corelli نامیده می شوند، بسیار سست و ضعیف بوده وهمچنین در قسمت پاشنه دارای یک تکیه گاه بلند بودند. این آرشه ها همچنین برای نواختن مجموعه ای از نتها بصورت chord که در موسیقی آن دوره متداول بوده است، تناسب یافته بودند.

به جهت ساختار آرشه های فوق (عدم وجود انحنا به سمت داخل) نواختن chord ها با آنها بسیار ساده تر از آرشه هایی بود که بعدها به وجود آمد، چرا که موهای‌آرشه دارای کشش مختصری بوده و می توانست بر روی سیمها ها خم شود.

در ضمن سر آرشه به نسبت آرشه های چکشی مانند امروزی، نوک تیز تر بوده و چوب های مختلفی (iron wood snakewood) برای ساخت آنها به کار می رفته است، طول آرشه ها متغیر و برای ویولن بین ۶۰ تا ۷۰ سانتی متر و به وزن حدودی ۵۰gr بوده است. Boyden دراین باره متذکر می شود که نباید آرشه های قبل ۱۷۸۰ را بدوی و تکامل نیافته دانست چرا که برای موسیقی های ممتازی نظیر آنچه به قرون ۱۷ و ۱۸ تعلق دارند، این آرشه ها از اولویت و برتری بیشتری نسبت به آرشه های مدرن برخوردار هستند.

امروزه سازندگان آرشه برای ساخت آرشه های مناسب جهت اجرای قطعات موسیقی دوران مذکور، از این نمونه های قدیمی کپی برداری میکنند. در نیمه دوم قرن ۱۸ تغییرات موجود در اجرای قطعات ضرورت وجود آرشه ای را ایجاد نمودند که امکان تقویت نت های طولانی و قوی را داشته باشد.
جهت پاسخگویی به این نیاز، یک انحنای محدب رو به داخل، در چوب آرشه ایجاد شد تا در قسمت میانی آن استحکام بیشتری ایجاد کند.

آرشه هایی که پس از ۱۷۷۰ ساخته شدند با دارا بودن یک تحدب مختصر و سر نسبتا کوتاه تر به لحاظ طبقه بندی، میان آرشه های قدیمی Corelli و انواع Tourt، درمحدوده پایانی قرن۱۸ قرار گرفتند و تحت نام آرشه های transitioral شناخته شدند.
آرشه ای که بیشترین مورد استفاده را درسراسر اروپا و در ربع آخر قرن۱۸ داشت، تحت عنوان نام ویولونیست آلمانی cramer نامیده و با همین اسم شهرت یافت.

این آرشه ها توسط صنعتگرانی گمنام ساخته می شدند و خود cramer هیچ نقشی در تولیدآنها نداشته است. به طور کلی، نام آرشه ها تحت تاثیر نام نوازندگان بوده است تا سازندگان آنها. اندکی پیش از پایان قرن ۱۸، آرشه ساز نامدار francois tourte با کار بر روی آثار پدر خود و سایر آرشه سازان معاصر، شکل امروزی آرشه ونیز مواد مورداستفاده برای چوب، head و frog آن راتعیین نمود. از زمان tourte، چوب منتخب برای آرشه pernambuco بود که پس از قطع وبرش در اندازه متناسب به میزان لازم وتوسط حرارت،خمیده میشود.

گفته می شود Tourte برای تهیه چوب های آرشه خود از شاخه های pernaubuco امریکای جنوبی استفاده می کرده است که از اجزای باقیمانده بشکه های عرق نیشکر، دراسکله پاریس بوده اند.

منبع : گفتگوی هارمونیک

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *