لیدی بلانت و مسیح (IV)

تفاوت در عرض ها، ترکیب آرکها در یکریگر و فرم منحنی های آزاد در سه بخش بالایی، میانی و تحتانی و همچنین ترکیب این ۳ بخش و تشکیل ساختار دو بعدی ویلن، توانسته است دو ویلن را با دو تعریف محیطی بسیار زیبا خلق نماید. آن طور که شواهد و مستندات نشان می دهد نمونه مسیح در عرض ها کمی وسیع تر است و ساختار سطحی ساز کمی بزرگتر از لیدی بلانت به نظر می رسد.

به لحاظ طول به استناد دو سند معتبر نیز الگوی مسیح از ۵ دهم تا ۱ میلی متر بلندتر از لیدی بلانت بوده و این مسئله خود نیز منجر به نمایی خاص میشود زیرا که فرم منحنی های محیطی باید با توجه به طول بیشتر در یکدیگر ترکیب شوند.

هم اکنون باز می گردیم به لحظه نخستین بررسی طرحها، اگر در مقام طراح به تصاویری که در برابرمان است نگاه کنیم با توجه به حالات خاصی که در طرح اعمال نموده ایم پیش فرض ساختار دریچه ها را محاسبه کرده و آن را به صورت نسخه ای آزمایشی ترسیم می کنیم. در این مرحله نیز مجددا با سوالات متعددی مواجه خواهیم شد که برخی از مهم ترین آنها چگونگی فرم دریچه ها و یا درجه دوران آنها به تناسب محاسباتی که در ساختمان کلی ویلن به انجام رسیده است و همچنین محل استقرار مرکزی دریچه های f به تناسب طول ارتعاش و محل قرار گیری bridge و تقسیم بندی و هدایت جریانهای آکوستیکی ساز بر اساس ساختار جرمی و حجمی ساز است.

پرسش اصلی اینجاست که آیا هر دو ساز از الگوی محیطی برابر و یکسان در دریچه های f برخوردار هستند؟

و نکته دیگر اینکه اصولا آیا باید هر دو ساز از الگوی محیطی برابر و یکسان در دریچه های f برخوردار باشند؟

باید گفت که در این دو نمونه به شکلی مرموزانه عمل شده است حفره ها در هر دو نمونه از اندازه تقریبا یکسان برخوردار است و اگر ساختار دریچه های صوتی را به دو قسمت شمالی و جنوبی ویا بالایی و پائینی تفکیک نمائیم، فرم کلی دریچه بالایی در هر دو نمونه شبیه یکدیگر بوده و در نیمه پائینی ساز از شباهت و برابری کمتری برخوردار است، در ضمن نکته ایی دیگر که بیشتر اهمیت دارد تفاوت طول در دو دریچه این دو ساز است که مشخصا جدا از مقدار دوران آن در نمونه مسیح، الگوی دریچه های f در لیدی بلانت کمی بلند تر از الگوی مسیح می باشد (سطح طولی)، اما در مقابل میزان سطح عرضی در بر گرفته شده دریچه های f در ویلن مسیح بیشتر از ویلن لیدی بلانت است.

از زاویه ایی دیگر می توان به انتخاب نوع چوب به کار رفته در هر دو نمونه ساز پرداخت. چوب مصرف شده در ویلن مسیح از ساختار بافتی با درجه تراکم کمتر و در ویلن لیدی بلانت از تراکم بیشتر، این مسئله خود نیز درتشریح سه بعدی کیفیت کاریرد عناصر در سازه نقش بسزایی را ایفا میکند و همانطور که در قبل به آن اشاره کردیم می توان میزان کاهش ارتفاع سطح قوسها و همچنین افزایش آن را با توجه به میزان نیرویی که به سطح چوب و در مجموع به ساختار ویلن وارد می شود را با در نظر گرفتن میزان کیفیت و کمیت مواد مصرفی کنترل نمود که در این دو نمونه با توجه به تراکم متفاوت در نوع چوب استفاده شده در صفحه روی ویلن ها به خوبی می توان ساختار قوسها را توجیه نمود.

همچنین آنگونه که از شواهد موجود به نظر می رسد کیفیت رنگ و جلای مصرفی در هر دو ساز به گونه ایست که در ویلن Lady Blunt به علت نوع و مقدار کاربرد و هم سالم ماندن لایه ها ی افزوده شده به سطح چوب، تراکم و چگالی مواد مصرف شده رنگی، بیشتر از ویلن مسیح می باشد که این نکته خود موضوعی دیگرست که تراکم صفحه روی این دو ساز را از یکدیگر متمایز ساخته است.

همچنین ورنی حساس و رنگ قرمز قهوه ای پر رنگ که با مواد دیگری ترکیب شده است در برخی از نقاط به داخل بافتها و فر های چوب افرا نفوذ کرده و ساختار مکانیکی چوب را منسجم تر و استحکام آنرا افزایش داده است، اما نکته ای که در مبحث رنگ بیش ازهر مسئله ای حائز اهمیت است عدم وجود نشانه های مرمت رنگ و مواد جلا دهنده و اورجینال بودن کیفیت رنگی ساز از ابتدا تا امروز است و هیچ گونه ماده رنگی و جلا دهنده جدیدی بر سطوح آن افزوده نشده است.

منبع : گفتگوی هارمونیک

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *