آموزش زبان آلمانی (6) – استفاده از اصطلاحات رایج

درست مانند هر زبانی، آلمانی هم تعداد زیادی اصطلاح دارد که مخصوص یک زبان و فرهنگ است. اگر این اصطلاحات را ترجمه ی کلمه به کلمه ترجمه کنید ممکن است مبهم، احمقانه ، و یا فقط ساده بی معنی به نظر بیایند. بنابراین نیاز دارید که معنی اصلی آن ها را بدانید تا بطور مناسبی از آن ها استفاده کنید.

برخی از عبارات ممکن است معادل انگلیسی داشته باشند که تشخیص می دهید. بنابراین ممکن است استفاده از آن ها راحت تر باشد. به عنوان مثال اصطلاح آلمانی ein Fisch auf dem Trockenen با تلفظ (ayn fish ouf deym trok-ên-en) که به طور تحت اللفظی یک ماهی در جای خشک(fish on the dry) می شود که تاحدی به اصطلاح انگلیسی a fish out of water شباهت دارد که به معنی “احساس غربت کردن یا معذب بودن” است. از سوی دیگر اگر اصطلاح آلمانی Da liegt der Hund begraben با تلفظ (da leekt dêr hoont be-grah-ben) به صورت کلمه به کلمه از هم جدا کنید، احتمالا برای سگ بی چاره متأسف می شوید چرا که در اصل، این اصطلاح چیزی شبیه “آنجا جایی است که سگ به خاک سپرده شده است” (That’s where the dog is buried) می شود در صورتی که معادل آن “آن اصل موضوع است” (That’s the heart of the matter) می شود.

تعدادی از اصطلاحات آلمانی در ادامه آمده است.

Die Daumen drücken. (dee doum-en druek-en.)

معنی تحت اللفظی انگلیسی: Press the thumbs

معنی تحت اللفظی فارسی : شست ها را فشار بده.

معنی انگلیسی: Keep your fingers crossed

معنی فارسی: آرزوی موفقیت کن.

 

 

Wo sich Fuchs und Hase gute Nacht sagen (voh ziH fooks oont hah-ze gooh-te nâHt zah-gen)

 معنی تحت اللفظی انگلیسی: where fox and hare say good night to one another

معنی تحت اللفظی فارسی : جایی که روباه و خرگوش به یکدیگر شب بخیر می گویند.

معنی انگلیسی: in the middle of nowhere, یا in the sticks

معنی فارسی: “در ناکجا آباد” یا “جایی که عرب نی انداخت”

 

Ich bin fix und fertig. (iH bin fix oont fêr-tiH.)

معنی تحت اللفظی انگلیسی: I’m quick and ready

معنی تحت اللفظی فارسی : من سریع و آماده ام.

معنی انگلیسی: I’m wiped out یا I’m exhausted

معنی فارسی: “خیلی خسته ام” یا “نا ندارم”

 

 Du nimmst mich auf den Arm! (dooh nimst miH ouf deyn ârm!)

 معنی تحت اللفظی انگلیسی: You’re taking me on your arm!

معنی تحت اللفظی فارسی : من را بر روی بازوی خود حمل می کنی!

معنی انگلیسی: You’re pulling my leg!

معنی فارسی: من را دست می اندازی!

 

Das ist ein Katzensprung. (dâs ist ayn kâts-en-shproong.)

 معنی تحت اللفظی انگلیسی: That’s a cat’s jump

معنی تحت اللفظی فارسی : آن پرش یک گربه است.

معنی انگلیسی: It’s a stone’s throw away

معنی فارسی: دو قدم راه است.

 

Schlafen wie ein Murmeltier (shlâf-en vee ayn moor-mel-teer)

 معنی تحت اللفظی انگلیسی: sleep like a woodchuck [marmot]

معنی تحت اللفظی فارسی : مثل یک موش خرما بخواب.

معنی انگلیسی: sleep like a log

معنی فارسی: خوب بخواب یا به خواب عمیق برو

 

به غیر از این گونه اصطلاحات، فراگیری بسیاری از عبارت های مفید و پر کاربرد آلمانی راحت است. در ادامه بعضی از آن ها را آورده ایم:

 

Prima!/Klasse!/Toll! (pree-mah!/klâs-e!/tôl!)

معنی انگلیسی: Great!

معنی فارسی: عالی!

 

Fertig. (fêrt-iH.)

معنی انگلیسی: Ready./Finished (This can be either a question or a statement.)

معنی فارسی: آماده/ تمام شد. (هم می تواند سوالی باشد و هم دستوری)

 

Quatsch! (qvâch!)

معنی انگلیسی: Nonsense!/How silly of me!

معنی فارسی: مزخرف!/چقدر احمقم!

 

Einverstanden. (ayn-fêr-shtând-en.)

معنی انگلیسی: Agreed./Okay

معنی فارسی: بسیار خوب (موافق) /پذیرفته (موافق)

 

Vielleicht. (fee-layHt.)

معنی انگلیسی: Maybe./Perhaps

معنی فارسی: ممکن است /شاید

 

Mach’s gut. (vîrt ge-mâHt.)

معنی انگلیسی: Take it easy (This is a casual way of saying good-bye.)

معنی فارسی: سخت نگیر (روش غیر جدی برای گفتن خدا حافظ است.)

 

 

Wie, bitte? (vee bi-te?)

معنی انگلیسی: [I beg your] pardon?/What did you say?

معنی فارسی: ببخشید؟ /چه گفتید؟

 

 

Macht nichts. (mâHt niHts.)

معنی انگلیسی: Never mind./That’s okay

معنی فارسی: خوب است./ فراموشش کن (مهم نیست)

 

Nicht der Rede wert. (niHt dêr rey-de vêrt.)

معنی انگلیسی: Don’t mention it.

معنی فارسی: مهم نیست./ قابلی ندارد.

 

 

Schade! (shah-de!)

معنی انگلیسی: Too bad!/What a pity!.

معنی فارسی: چه بد!

 

 

So ein Pech! (zoh ayn pêH!)

معنی انگلیسی: Bad luck!

معنی فارسی: بدشانسی!

 

 

Viel Glück! (feel gluek!) (Good luck!)

معنی انگلیسی: Good luck!

معنی فارسی: موفق باشید!

 

 

Oder? (oh-der?)

معنی انگلیسی: Isn’t that true?/Don’t you think so?

معنی فارسی: اینطور فکر نمی کنی؟/ درست نیست؟

 

 

Bis dann! (bis dân!)

معنی انگلیسی: See you then!

معنی فارسی: می بینمت!

 

 

Bis bald! (bis bâlt!)

معنی انگلیسی: See you soon!

معنی فارسی: به زودی می بینمت!

 



برای مشاهده لیست کامل درس های زبان آلمانی سایت اینجا را کلیک کنید.


جدیدترین درس های زبان آلمانی ما را از طریق پست الکترونیک دریافت کنید

آدرس email خود را در این کادر وارد کنید.

توسط FeedBurner

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *